در شب آفتابی رادیو اقتصاد مطرح شد:
جای دریافت مشاورههای مؤثر دولتی در نزد عاشقان کشاورزی خالی است
در این برنامه، پرسشهای متنوعی مطرح شد و عدهای از شنوندگان برنامه حل مسائلی را جویا شدند و در واقع ما در این برنامه بیشتر سعی کردیم که جای خالی محققان و مروّجان کشاورزی را پر کنیم.
سازمان تحقیقات کشاورزی، گاهی همچون سازمان حفظ نباتات به طریقی عمل میکنند که انگار نزدیک به تعطیلی هستند.
مگر نه اینکه نتایج تحقیقات و دستورالعملهای آنان باید مورد بهرهبرداری کشاورزان به خصوص آن دسته که سالهای سال است از نتایج علوم روز بیخبرند، قرار گیرد؟
اگر مؤسسه بذر و نهال واقعاً فعال است، پس چرا حداقل چندصد هزار کشاورز پرسشگر از خدمات آنها بینصیبند؟
اگر سازمان تحقیقات، نتایج تحقیقات کاربردی در اختیار دارد، پس چرا تعداد 8 هزار نفر مروّج کشاورزی به درستی و در حد کفایت از آنها خبر ندارند؟ اگر مروّجان کشاورزی علاقه و انگیزه دارند با واقعیتهای ملموس در رشتههای مختلف بخش آشنا شوند، پس چرا بنابر توصیه مدیران سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج در محافل توجیهی کارشناسان بخش خصوصی از جمله مشکلهایشان حضور پیدا نمیکنند؟
اگر واقعاً بخواهید بدانید که ما در بخش کشاورزی از نظر مدیریتی با چه سطوحی از علم و تجربه و مسئولیتپذیری مواجهیم، لطفاً یک بار به سازمان نظام مهندسی کشاورزی سری بزنید و از بین250 هزار نفر عضو جویای کار این سازمان، از ده نفر خبره در رشتههای مختلف دعوت بفرمایید تا آنها را برای قبول مسئولیت ارزیابی بنماییم تا حداقل معلوم شود که چرا دانشگاهها، وزارت جهادکشاورزی و نیز خود سازمان نظام مهندسی و منابع طبیعی سالها توفیق نیافتند که مدیران مسئولیتپذیر تربیت کنند؛ درحالی که مزارع ما با میانگینهای تولید اندک به شدت به آنها نیازمندند؟
امروز حدود 3 میلیون هکتار اراضی زراعی از آبهای قاچاق که بیرحمانه از چاههای غیرمجاز پمپاژ میشود، استفاده میکنند و اکثراً به زور کودهای شیمیایی محصولاتی تولید مینمایند که تا به حال هیچ کدام از مسئولان و کارشناسان و محققان کشاورزی محاسبه نکردهاند که این محصولات به چه قیمتی و با چه روشهای مدیریتی تولید میشوند؟
در واقع همه این تخریبها و بهرهبرداریهای غیر اصولی از سرزمینهایمان، وامهایی است که ما از نسل آینده دریافت میکنیم و زمانی که آیندگان بخواهند ما را محاکمه کنند، عاملان آن دیگر در قید حیات نخواهند بود! شگفتآور آنکه متهمان سوءاستفاده و تخریب زیرساختهای کشاورزی در بخش خصوصی و دولتی نیز در نسل فعلی، هیچ کدام حتی مؤاخذه نمیشوند یا حتی تحت مشاوره برای اصلاح روشهای مدیریتی خود قرار نمیگیرند!
در زراعت و باغبانی ما، قبل از کاشت بذر و نهال، آزمایش خاک یک تدبیر ضروری و آیندهساز، ولی فراموش شده است؛ به همین خاطر کمترین هماهنگی بین ساختار بستر بذر و نهال، نیازهای گیاه و مقدار کودهای شیمیایی یا حتی ارگانیک که معمولاً بیحساب به خاک تزریق میشود، وجود دارد!
نتایج این بیمبالاتیها که در ابتدا کشاورزان و سپس مصرفکنندهها و در نهایت محیطزیست را متضرر میکند، ارتباط ضعیف مروجان با کشاورزان تلقی میشود.
بنابراین نتیجه میگیریم که بین دانشکدههای کشاورزی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، سازمان نظام مهندسی، سازمان دفع آفات، تشکلهای تخصصی در بخش و از همه مهمتر کمیسیون کشاورزی مجلس، ناهماهنگیهای محسوسی مشاهده میشود که آثار مخرب و جبران آن، سالها طول میکشد.
مجله کشاورز از 30 سال پیش با نتایج تحقیقاتی که از کشورهای مختلف دریافت داشته، افزایش بهرهوری و تولید غذای مطمئن را در گرو خدماتی معرفی کرده است که میتواند توسط گروههای پیمانکار متبحر سرانجام بگیرد. پیمانکارانی که متخصصان تغذیه گیاه، آبیاری تحتفشار و مبارزه با آفات را در اختیار دارند.
در ده سال اخیر نیز تأکید بر این مهم توسط سردبیر مجله کشاورز افزایش یافت و بارها در برنامههای رادیو اقتصاد و شبکههای مختلف سیما بر اجرای آن تأکید گردید، ولی به علت همین عدم هماهنگی و خدمات اندک به کشاورزان بهخصوص به خانوادههایی با درآمد کم، که از سالها پیش حمایتهای لازم از آن ها صورت نمیگرفت، خیل عظیم روستاییان مهاجر، حاشیهنشین شهرها شدند.
ما هیچ گاه از مدیران تراز اول دولتی در بخش کشاورزی درخواست نکردیم که بدون مدرک به فلان شخص مسئول، تهمت فساد بزنند، ولی این تدبیر را توصیه کردیم که دارندگان امضاهای طلایی را بیش از دو سال برسر یک مسئولیت توزیعکننده اعتبارات نگمارید که فردا خدای ناکرده خودتان دچار پشیمانی و بدنامی نشوید که اگر عمری باقی باشد پس از پایان دوره مسئولیت، به این نکات بیشتر خواهیم پرداخت؛ هرچند در آینده دیگر کارساز نخواهد بود و فقط حسرت آنها بر دلهایمان باقی خواهند ماند.
با این تفسیر، اگر در برنامههایی که مورد پرسش قرار میگیریم و بسیاری از متقاضیان درباره آفات، شوری آب و خاک، سوءتغذیهها و مسمومیتهای ناشی از کودهای شیمیایی و از دست رفتن سهم عمدهای از قوه نامیه بذرها، ضایعات تا30 درصد ناشی از کاربرد دستگاههای برداشت فرسوده غلات، فقدان بونکر ویژه حمل غلات به سیلوهای فنی و غیرفنی و بالاخره از دست رفتن تا 7 برابر قیمت فروش بسیاری از محصولات زراعی و باغی در بازار میشود که متأسفانه بخش دولتی هنوز موفق به تنظیم آن نشده و درواقع تولیدکننده به قول معروف کلاهش پس معرکه است، خودتان تفکر بفرمایید در حالیکه نمیتوان نسخه واحدی را برای حتی یک منطقه پیچید، به عنوان یک مشاور با دستهای خالی که همگی متقاضیان مِنجمله خود من دستمان به تصمیمگیران واقعی برای دریاف حمایتها نمیرسد، چیست؟
در برنامههای پرسش و پاسخ، به بخش دولتی، علیرغم عدم عادت به همراهی، توصیه میشود، در باقیمانده دوران کوتاه عمر دولت تدبیر و امید، به خاطر کمک به اشتغالزایی هرچند کوچک، الگوسازی برای کشاورزی به دور از بوروکراسی و به دور از هر نوع حتی شایعه فساد، به دور از خدای ناکرده اجاره قلمها، به دور از پایبندی به میز ریاستهای زودگذر و بالاخره نام نیکی که باید به عنوان خدمتگزاران در تاریخ ثبت شود، برای چارهجویی رفع مشکلات کشاورزانی که به دور از مراکز تصمیمگیری، به دور از هرگونه مشاوره و دسترسی به علوم جدید سازگار و نشان دادن راههای دسترسی به حق و حقوقشان، همفکر و همراه ما باشند. چراکه بازدید وزیر و هیأت همیشگی همراه و گاهی در معیت رئیس جمهور از واحدهای تازه تأسیس گلخانهای و غیرگلخانهای که حداکثر 5 درصد از کل مجموعه کشاورزی ما را تشکیل میدهد، نمیتواند چارهساز ناراضیها در بخش کشاورزی باشد که انبوه مهاجرتهای روستاییان گرسنه، از نتایج عدم دسترسی به این واقعیتهای ملموس است.