اشتغال زاییمشاوره‌های دکتر گل‌افرا در رادیو

آیا صنایع تبدیلی می‌تواند به رونق کشاورزی بیانجامد؟

در برنامه رادیو گفت‌وگو مطرح شد:

آیا صنایع تبدیلی می‌تواند به رونق کشاورزی بیانجامد؟

 

در یک گفت‌وگوی تخصصی، پیرامون «نقش صنایع تبدیلی در توسعه کشاورزی» که از رادیو گفت‌‌و‌گو پخش شد، خانم دکتر سکوتی‌فر، کارشناس این رشته در وزارت جهاد کشاورزی و آقای مهندس شهریاری، نایب رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی، آقای مهندس نورانی رئیس اتحادیه صادرکنندگان میوه و تره‌بار و دکتر فریدون گل‌افرا، سردبیر مجله کشاورز در آن به بحث و بررسی موضوع برنامه پرداختند که در ابتدای شروع برنامه از خانم معصومه اسمعیل‌نژاد، تهیه‌کننده برنامه نیز سپاسگزاری شد که عیناً به اطلاع علاقه‌مندان می‌رسد:

دکتر امین هاشمی مجری برنامه: در ابتدا مقدمه‌ای را درباره وضعیت و علل پرداختن به این موضوع به شنوندگان برنامه ارائه داد تا حاضران در جلسه درباره آن بحث را ادامه دهند.

مباحث صنعتی و اقتصادی به‌ویژه در حوزه کشاورزی و صنایع وابسته، ایجاد یا پدیدآوری زنجیره تولید، ارزش‌آفرینی که وجود یا عدم وجودش آثار مثبت یا تبعات پرهزینه‌ای را بر اقتصاد کشور تحمیل نموده است که امروز این مبحث بین زنجیره ارزش‌آفرینی در بسیاری از کشورها جزء‌ ملزومات هر بخش تولیدی یا صنعتی یا اقتصادی به‌شمار می‌آید. خوشبختانه در چند سال اخیر با مطالعات و پژوهش‌های صورت‌گرفته «صنایع تبدیلی» به‌منظور کمک به همین مباحث در کشور ایجاد شده که می‌تواند علاوه بر جلوگیری از هدررفت محصولات کشاورزی، خود باعث افزایش تصاعدی ضریب اشتغال، بهره‌وری و توسعه پایدار اقتصادی هم بشود. انشاءا…

پرسش مجری از خانم دکتر سکوتی‌فر: موضوع بحث امروز ما «صنایع تبدیلی» است و اینکه این صنایع چگونه می‌توانند در بخش کشاورزی، به توسعه پایدار و نهایتاً به بحث اقتصاد مقاومتی کمک کنند؟

صنایع تبدیلی، عامل ارزش افزوده و اشتغال‌زایی

پاسخ: صنایع تبدیلی، یکی از بخش‌های پشتیبان تولیدات محصولات کشاورزی است و ما آنچه که تولید می‌کنیم بخشی از آن به‌عنوان تازه‌خوری مصرف می‌شود و بخشی از محصولات باقی می‌ماند که این محصولات (کالاهای) باقی‌مانده را در آن زنجیره چه زنجیره تأمین Suficient chain  یا زنجیره ارزش Value chian  به کار می‌بریم و به اصطلاح، به تولیدات محصولات کشاورزی سروسامان می‌دهیم.

وظیفه «صنایع تبدیلی» این است که محصول را نگهداری ، ذخیره‌سازی و به شکل‌های مختلف فرآوری کند به طوری که قابل دسترسی برای تمام مردم و در تمام فصول سال باشد. در واقع این یکی از شاخص‌های امنیت غذایی بوده و همچنین یکی از شاخص‌های توسعه هر کشوری تولید غذا و پیشرفت صنایع تبدیلی و غذایی آن کشور است.

البته این شکل به یک غذای قابل مصرف تبدیل می‌شود و بخشی از آن هم می‌تواند محصولات غیرغذایی را تولید کند.

بنابراین ارزش آن ماده خام در هر دو شکل مذکور به‌کار می‌رود و به اصطلاح در هر دو صورت، چه برای مصرف داخل و چه برای صادرات، هدف این است که ما باید ارزش محصولات خام را بالا ببریم و البته نباید خام‌فروشی کنیم، نباید محصولات‌مان را به صورت ابتدایی بفروشیم این را باید فرآوری، بسته‌بندی کنیم تا بتوانیم آن ارزش محصول که آن کالا را تولید می‌کنیم افزایش دهیم.

در کشور انگلستان در مورد «زردچوبه» یک تحقیقی انجام شده است و ملاحظه شد که این ریشه گیاه قیمت اولیه‌اش را اگر یک واحد فرض کنیم و در نهایت وقتی این محصول را به‌صورت پودر بسته‌بندی‌شده در‌آوریم. عرضه «زردچوبه» بسته‌بندی‌شده در بازار حداقل 20 برابر ارزش پیدا می‌کند. یعنی ارزش افزوده‌اش زیاد می‌شود.

با توجه به اینکه امسال، سال اقتصاد مقاومتی است یعنی ما باید آنچه که تولید می‌کنیم، استراتژی‌مان، رویکردمان و دیدمان اقتصاد مقاومتی باشد به طوری که به زبان ساده بتوانیم جلوی ضرر و زیان را بگیریم، هدف از «صنایع تبدیلی» آن است که جلوی ضایعات از طریق انجام روش‌های مختلف نگهداری، مانند: ‌انجماد، خشک‌کردن، بسته‌بندی‌های خوب، درجه‌بندی و سورت صورت می‌گیرد متأسفانه در حال حاضر رقم ضایعات ما یک مقداری نگران‌کننده شده است.

وی در ادامه گفت: این قبیل ضایعات یا عدم‌النفع‌ها می‌تواند در مقاطع دیگری نیز اتفاق بیافتد، از جمله اینکه پس از برداشت محصول ممکن است به دلیل نبود تکنولوژی مناسب و وسائل خوب، محصولات‌مان ضایع شده و از دست برود. همچنین مقداری از این ضایعات نیز در مزرعه از بین می‌رود. مثلاً فرض کنید بلایای طبیعی مانند:‌ باران‌های بی‌موقع، حشرات و به اصطلاح عوامل طبیعی، به محصول برنج ما لطمه بزند اما ضایعات یک مقدار هم در زمان برداشت و پس از برداشت به‌وجود می‌آید. همچنین ما در مصرف هم، ضایعاتی داریم. اگر به صنایع تبدیلی در کلان نگاه کنیم می‌بینیم برنامه آن حفظ و نگهداری موادغذایی خام است و ما هر مقدار بتوانیم با سرمایه‌گذاری مناسب، تکنولوژی مناسب و آموزش صحیح به دانشجویان در دانشگاه‌ها و به کارشناسان در سطح اجرا کمک کنیم به اهداف‌مان نزدیک‌تر شده‌ایم.

با عنایت به قطب‌های تولید خوبی که در کشورمان داریم مانند: زعفران، زیره و زرشک که در دنیا بی‌نظیر هستند یا مرکبات یا برنجی که تولید می‌کنیم بتوانیم با ایجاد صنایع تبدیلی مناسب و آزمایشگاه‌های کنترل کیفیت مناسب، به کم‌شدن ضایعات کمک کنیم و در این راستا به استراتژی که در اقتصاد مقاومتی موردنظر است دست یابیم.

دکتر هاشمی: در اینجا ابتدا اشاره داشتند به اینکه کشاورزی ما از شرایط خوب ذاتی بهره‌مند است و همچنین کشور ما از شرایط متنوع اقلیمی مناسبی نیز برخودار می‌باشد. در آمارها ذکر شده که به عنوان مثال در کشور ما 12 گونه اقلیم یافت می‌شود و در آن واحد کشور ما امکانات لازم را برای پرورش بیش از 12000 هزار گونه گیاهی دارد و نیز نزدیک به 300 روز آفتاب در سال داریم، البته منهای نواحی دریای خزر، که نشان‌دهنده آن است که ما اقلیم‌مان، مناسب برای کشاورزی است، مضافاً اینکه علاوه بر این نکات بیاییم وضعیت جغرافیایی و اقلیمی کشور در بخش کشاورزی را در کنار تعاریفی که خانم دکتر داشتند مقایسه نماییم تا به یک شناخت کلی برسیم.

زنجیره‌ها را دریابیم که به هم متصل باشند

دکتر گل‌افرا: باید توجه داشته باشیم که ما نمی‌توانیم «صنایع تبدیلی» را بدون در نظر گرفتن زنجیره‌هایی که به آن اهمیت می‌دهیم در نظر بگیریم، چرا که زنجیره‌ها به عناوین مختلف از هم گسسته هستند. در اینجا خانم دکتر اشاره به ضایعاتی کرده که در «برداشت» وجود دارد، لیکن من می‌گویم برداشت مناسب بر اثر یک کاشت مناسب صورت می‌گیرد و متأسفانه ما ضایعات‌مان از کاشت شروع می‌شود؟

بذر را اغلب در عمق مناسب نمی‌‌کاریم چون بیشتر کشاورزان بذر را می‌پاشند یا آن را با کودپاش‌های سانتریفیوژ می‌پاشند، لذا این بذرها در بستر مناسب خاک قرار نمی‌گیرند و قسمتی از آن نیز توسط پرنده‌ها خورده می‌شوند، لذا یا قسمتی از بذر ضایع می‌شود که در اینجا یک هشدار نیز وجود دارد و آن اینکه ما تکنولوژی بذر را بالا می‌بریم، لیکن برای کاشت آن، بذرکار مناسب نداریم. ما  بذرکار «پنوماتیک» و نیز مکانیکی داریم.

بنابراین اگر ما بذر را زیگزاگ بکاریم یا در عمق مناسب نکاریم دچار ضایعات می‌شویم مثلاً بذر دانه‌های روغنی حداکثر باید در 4 سانتی‌متری خاک در زمین کاشته شود در غیر این صورت در برداشت به مشکل برمی‌خوریم و بهره‌وری‌مان کاهش می‌یابد و متعاقباً به جهتی می‌رویم که آبیاری‌مان با صرفه‌جویی مصرف آب همراه باشد. در شرایط کم‌آبی در کشورمان، آبیاری بارانی نیز می‌رود که منسوخ شود و به تدریج  به سمت کاربرد روش‌های آبیاری قطره‌ای پیش می‌رویم و پا را از آن فراتر گذاشته‌ و می‌گوییم باید دنبال آبیاری قطره‌ای زیرسطحی برویم چرا؟ اینجا آب را دقیقاً پایه ریشه می‌آوریم وقتی پایین‌تر از سطح 20 سانتی‌متری زیر خاک را هم آبیاری کردیم، دیگر علف‌های هرز سبز نمی‌شود.

می‌دانید در آمریکا سالیانه حدود 70 میلیارد دلار برای مبارزه با علف‌های هرز هزینه می‌شود، که در کشور ما نیز ضایعات ناشی از این آفت بسیار افزایش یافته است.

موضوع «برداشت» هم مهم است در این خصوص، باید اشاره کنم که بیش از نیمی از کمباین‌ها و تراکتورهایمان فرسوده‌اند یعنی اینکه ما ضایعات انرژی و سوخت داریم و از جمله این ضایعات برای کاشت یک محصول تا خاتمه کار، تعداد هفت بار عبور تراکتور در زمین خاک آن را فشرده می‌کنیم، یعنی خاکی که 95 درصد آن فشرده شده و به زور کود‌های شیمیایی تغذیه می‌شود و در نتیجه50 درصد قوه نامیه بذر را از دست می‌‌‌دهیم و وقتی که به زمین کود شیمیایی می‌دهیم، کم‌کم خاک را پودر می‌کنیم. که نابودی میکروارگانیزم‌های خاک را به دنبال دارد. اگر ما نماتدها، مورچه‌ها و پروتوزوها را در خاک می‌بینیم، اینها در یک محیط مسالمت‌آمیزی با میکروارگانیزم‌ها زندگی می‌کنند اما زمانی که بی‌حساب کود شیمیایی را به خاک می‌دهیم، نماتدها در این حالت، تحریک می‌شوند و دشمن خاک و دشمن محصول می‌شوند و شروع می‌کنند که ریشه‌ها را بخورند، ما کشاورزی را در مزرعه خیلی ساده فرض کرده‌ایم. بعد انتظار داریم با این کار تولید اقتصادی داشته باشیم ولی این تولید اقتصادی نمی‌شود.

مطلب دیگر اینکه؛ با تولید 14 میلیون تن گندم می‌پرسیم به چه قیمت؟ آیا روزی می‌آید که وقتی به واقعیت‌های کشاورزی وقوف پیدا کردیم، نیز جشن بگیریم زیرا واقعیت‌ها الان در خفا قرار دارند. آن چیزی که باید اتفاق بیافتد ما باید خاک‌مان و آب‌مان الکالی نباشد و بیسش از اینها به طرف شوری نروند، چرا که باید این دو را سالم به نسل بعدی تحویل دهیم، در حالی که ما داریم خاک شور و پودری و آب قلیایی، تحویل نسل بعدی می‌دهیم.

قدر مسلم کارخانه‌های صنایع تبدیلی یا بسته‌بندی یا انجماد به روش «IQF» و غیره، نمی‌توانند معجزه کنند و از آن محتوای ژنتیکی به‌وجود آمده از آب، خاک و بذر بسته‌بندی تحویل مصرف داخل و صادرات شوند.

اخیراً کشور روسیه اعلام کرده که فقط به محصولات ارگانیک اجازه ورود  می‌دهند ولاغیر. واقعیت این است که با روند فعلی ما فقط می‌توانیم حدود دو درصد محصولات‌مان را تا 5 سال آینده ارگانیک کنیم. آیا با دو درصد می‌توانیم به عنوان محصول درجه یک ارگانیک کشورمان به روسیه صادر کنیم که اینها همه سؤالاتی است که در اقتصاد کشاورزی، مطرح می‌شود؟

 امروز این وضعیتی که کشاورزی ما با آن مواجه است و بحث استفاده از فناوری روز یکی از مسائل مهم آن شده است، ایجاب می‌کند که علم را به کشاورزان‌مان بیاموزیم تا بر این اساس، مسائل کشاورزی هر روز علمی‌تر شود.

دکتر هاشمی: خانم دکتر سکوتی‌فر به لزوم ایجاد صنایع تبدیلی اشاره داشته و دیدیم که وجود «صنایع تبدیلی» برای کشاورزی ما چه مقدار لازم و حیاتی است و اینکه چگونه می‌تواند به چرخه اقتصاد و صنعت کشاورزی در کشور کمک کند؟ آقای دکتر گل‌افرا هم به معضلاتی که الان کشاورزی با آن دست به گریبان است تأکید دارد، حال می‌خواهم از زبان شما مهندس نورانی که به هر حال ، رئیس انجمن محصولات ارگانیک ایران نیز هستید، این موضوع را بررسی نماییم و این سؤال را از شما‌ بپرسیم که صنعتی‌شدن کشاورزی چه مقدار می‌تواند به محصولات ارگانیک لطمه بزند یا بالعکس کمک کند؟ می‌خواهم این موضوع را با شما مطرح نمایم؟

محصولات ارگانیک مظلومند

مهندس نورانی: اگر از ظرفیت‌ها شروع کنیم، بهتر است مرور کنیم که ما چه داریم؟ و چه کار داریم می‌کنیم؟ من فکر کنم که به آن نتیجه‌ای که شما می‌خواهید برسیم. ما از 13 اقلیمی که در دنیا وجود دارد 11 اقلیم آن را جمهوری اسلامی ایران دارد یعنی کشور ما دارای شرایط آب‌وهوایی بسیار خوبی بوده و در واقع چهارفصل را داریم.

مهندس نورانی: در مورد نور خورشید، خوشبخانه 300 روز از 365 روز نور خورشید را داریم، لیکن از این نور خورشید هنوز نتوانسته‌ایم به خوبی استفاده کنیم و آخرین آماری هم که در خصوص زمین‌های زیرکشت کشاورزی داریم، اینکه حدود 17 یا 18 میلیون هکتار سطح زیرکشت داریم که طبق آخرین آماری که در سال 94 اعلام شده در کشور ما، تولید محصولات کشاورزی بالغ بر 127 میلیون تن تولید در سال می‌باشد.

این توانمندی‌های امروز ما است که اگر واقعیت‌ها را بپذیزیم خیلی بیشتر از اینها می‌توانیم با توانمندی‌های موجود، تولیدات کشاورزی داشته باشیم. با توجه به اینکه ما در ردیف پنج کشور دنیا در بحث تولیدات محصولات کشاورزی هستیم و حدود 12 هزار گونه گیاهی را در کشورمان داریم که تقریباً توانسته‌ایم تمامی محصولات مناطق معتدل، گرمسیری و نیمه‌گرمسیری را تولید کنیم.

در اینجا بحث این ظرفیت‌ها است که امروز می‌بینیم وضعیت خوبی در بخش کشاورزی نداریم به دلیل اینکه همان طور که دکتر گل‌افرا گفتند ما نتوانسته‌ایم از منابع زیرزمینی و نور خورشید درست استفاده کنیم. در نتیجه مشکلات و معضلات هم در کنار ما بوده‌اند از یک طرف آمده‌ایم بدون اینکه اطلاع داشته باشیم محصولات تراریخته را وارد سفره مردم کرده‌ایم.

امروز که بحث آقای پوتین و روسیه هست و این که می‌گویند ما می‌خواهیم قطب بزرگ تولید ارگانیک شویم خوب ما از کجا نشأت گرفته‌ایم که وارد محصولات تراریخته شده‌ایم و با اینکه به این همه مخاطرات، دکتر گل‌افرا یک گریزی زد، حالا باید ببینیم که آیا هم محیط‌زیست‌مان و هم موادغذایی‌مان را در سفره‌ها مردم به مخاطره انداخته‌ایم؟

خوب بحث ارگانیک تا قبل از برنامه پنج‌ساله ششم توسعه متأسفانه در دستور کار دولت نبوده و اگر هم کاری شده توسط بخش خصوصی بوده است. انجمن ارگانیزم ایران سال 1385 در اتاق بازرگانی ایران به ثبت رسید و در طول 10 یا 11 سالی که از عمرش می‌گذرد خوشبختانه توانسته فرهنگ‌سازی کند و استانداردهای جهانی را مطالعه کند و تا انداز‌ه‌ای توانسته اطلاعات را، در ارتباط با بحث تولید در اختیار کسانی که علاقه‌مند به بحث ارگانیک بوده‌اند قرار دهد.

ما شاید چند دهه است که از کودهای شیمیایی استفاده کرده‌ایم و با یارانه هم‌ استفاده کرده‌ایم، امروز تولیدکننده بخش کشاورزی ارگانیکی ما واقعاً هزینه‌اش بسیار سنگین است به دلیل اینکه، بخش نهاده‌های مجاز در کشاورزی ارگانیک، گران است، از طرفی هم این موضوع از سوی هیچ مسئولی تشویق و ترغیب نشده است پس انتظار داریم که در برنامه پنج‌ساله ششم توسعه، که حالا یک بخشی از آن در سال 1394 توسط مقام معظم رهبری در بند 8 ابلاغیه‌شان به سران سه قوه ارسال کرده بود ایشان در بحث تولید محصولات ارگانیک و سالم دستور اکید فرمودند و خوشبختانه توانستیم در مجلس شورای اسلامی هم مصوبه بگیریم، برای برنامه پنج‌ساله ششم توسعه که تولید محصولات ارگانیک و سالم در یک بحث تولید شروع شود و یک بخش هم محصولات تراریخته را با محدودیت و ممنوعیت‌ها به‌وجود آمده است؟

خوب من فکر کنم که راه در برنامه پنج‌ساله ششم توسعه، یک مقدار باز شده است حالا ما باید فکر کنیم که چکار می‌توانیم انجام دهیم خوب ما در این 18 میلیون هکتاری که برای سطح زیرکشت داریم، آمار و ارقام می‌گوید وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده، ما می‌توانیم بیش از 37 میلیون هکتار را تحت پوشش تولید محصولات کشاورزی قرار دهیم.

از یک طرف ما 416 میلیارد مترمکعب نزولات جوی داریم که از این مقدار حدود 289 میلیارد مترمکعب تبخیر شده و از بین می‌رود یعنی حدود 82 میلیارد مترمکعب آن هم از منابع سطحی و زیرزمینی برای بخش کشاورزی داریم مصرف می‌کنیم و در این خصوص گفته‌ایم که با توجه به منابعی که امروز وجود دارد و با برنامه‌ریزی‌هایی که انجام می‌شود می‌توانیم 100 میلیارد مترمکعب هم، در بخش کشاورزی افزایش داشته باشیم تا روی 37 میلیون هکتاری که می‌توانیم در آینده انجام دهیم برنامه‌ریزی کنیم اینها به هر صورت یک پتانسیل‌های بسیار والایی هستند که در کشور ما وجود دارد.

ما در بخش باغبانی خیلی از اقلامی که داریم از حدود 20 قلم کالاهایمان در رده‌بندی از اول تا رده هفتم جهان در تولید هستیم ولی اگر واقعاً بخواهم در یک جمله بگویم که چکار می‌توانیم بکنیم؟ باید اشاره کنم که امروز متأسفانه در همین وضعیت، حدود 30 درصد از محصولات را ضایعات داریم. یعنی 30 درصد از محصولات کشاورزی کشور عملاً به‌هدر می‌رود. چرا در وضعیت کنونی باید30 درصد ضایعات داشته باشیم؟ آیا وضعیت صنایع تبدیلی و تکمیلی‌مان واقعاً به کجا رسیده که با این وضعیت باید 30 درصد ضایعات بدهیم اگر اجازه دهید در بخش دوم توضیحات بیشتری را خدمتتان ارائه دهم.

پرسش مجری از مهندس امیرشهریاری، ‌نایب رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی: چرا ما باید به «صنایع تبدیلی» روی بیاوریم و البته تأکیدی که آقای نورانی داشتند که ما با وجود این معضلات کشاورزی و با تمام این کسری‌ که کشاورزی در نقش‌آفرینی در اقتصاد دارد و با 30 درصد ضایعاتی که داریم به دلیل نبود صنایعی است که می‌تواند به ما کمک کند.

استانداردها پشتوانه تولید نیستند

پاسخ مهندس شهریاری: به نظر می‌رسد توسعه صنایع تبدیلی بخش کشاورزی شاید بیشتر در زمره زنجیره ارزش‌آفرینی بگنجد تا تأمین.

البته ما مشکلات عدیده‌ای در زنجیره تأمین داریم و فرمایشات بزرگان هم بیشتر، در زمینه زنجیره تأمین بود. هر چند که زنجیره تأمین تأثیر زیادی در قیمت تمام‌شده محصولات کشاورزی دارد و لذا بهره‌وری بخش تأمین و در نهایت در زنجیره ارز‌ش‌آفرینی که شامل همان صنایع تبدیلی بخش کشاورزی می‌شود نمی‌گذارد این صنایع نمود درستی از صنایع تبدیلی خودش را نشان دهد لذا می‌خواهم این بحث را خدمت شما داشته باشم.

در سال 1389، قانونی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد که قانون افزایش بخش بهره‌وری بود، این قانون تکالیفی را برای دولت ایجاد کرده است به نظر من ما باید در انجام همه امور به قانون متوسل شویم در اغلب بخش‌ها ما علم را داریم، تکلیف را هم داریم لیکن اجرا وجود ندارد ما بیشتر از این قِسم صدمه‌ می‌خوریم.

در همین قانون، قانون بهره‌وری، من فقط یک ماده را برای شما اشاره می‌کنم و آن هم «تبصره 1 ذیل ماده 6» این قانون است که به وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، تکلیف کرده که آنها موظف‌اند شش ماه پس از تصویب این قانون «استانداردهای ملی» مرتبط با تدوین و رعایت اصلاح قوانین و مقررات استاندارد و تحقیقات صنعتی به تشکل‌های موضوع‌ ماده ابلاغ و اجرا شود و آن را حمایت کند.

قانون‌گذار آمده و گفته شما تولیدکننده‌های نهاده‌ها محصولات نهایی کشاورزی، صنایع تبدیلی، فرآوری و تولید کشاورزی و غذایی و این محصولاتی که در حوزه کشاورزی صنایع غذایی هست را باید برای آن، استاندارد تعریف نماییم، به‌عنوان نمونه ما در کشورمان به‌عنوان برند تولیدکننده و صادرکننده خاویار جهان، هنوز یک استاندارد در زمینه خاویار نداریم، توجه دارید که ما از کجا داریم آسیب می‌بینیم؟

اگر ما اقتصاد مقاومتی را که اصل‌اش در درون‌زابودن و برون‌نگربودن است، خوب ما بایستی از درون یک‌سری مسائل را حل کنیم از درون باید استانداردها را تدوین کنیم، خوب اگر به سمت استانداردسازی تولید برویم، حتماً زنجیره تأمین ما اشکالاتش برطرف می‌شود و در ادامه نیز محصول تولیدشده با کیفیت و ارزان‌قیمت در اختیار صنایع تبدیلی قرار می‌گیرد لیکن شما وقتی که آمدید رفتید در آن افزایش سطح زیرکشت که در کشور داشتیم آب را از بین بردید و به محصولات کشاورزی آسیب زدید و هزینه تمام‌شده و قیمت محصولات را افزایش دادیم، مصرف‌کننده، توان پرداخت این ارزش که ما ایجاد کرده‌ایم برای محصول کشاورزی را نخواهد داشت، لذا این یک معضل است.

شما بروید در فروشگاه‌های زنجیره‌ای، حالا در سطح کشور نمی‌خواهم اسم ببرم که در سطح وسیعی فعالیت دارند مثلاً می‌گویم در تولید گوجه‌فرنگی اختلاف قیمتی که یک مصرف‌کننده، یک گوجه‌فرنگی را از یک سوپر میوه تهیه کند به صورت کیلویی ببینید با آن «صنایع تبدیلی» که بسته‌بندی کرده است چقدر اختلاف دارد و ریشه این اختلاف از این است که قیمت تمام‌شده ما، بالاست و ما بهره‌وری دقیقی در زنجیره تأمین آن در بخش کشاورزی نداریم و از طرف دیگر مجدداً در یک برنامه‌ای که در خدمت شما بوده‌ام بحث نظام تعرفه‌ای را مطرح کردم که اینجا مجدداً باید عنوان نمایم ما تصمیم می‌گیریم و ورود انواع و اقسام محصولات کشاروزی را ممنوع می‌کنیم بدون تعیین سقف و ایجاد فرصت، کشاورز به سهولت به هر قیمت و به هر شکلی که دلش می‌خواهد محصول را برای بازار مصرف 80 میلیونی تولید می‌کند.

من اعتقاد دارم که به هر حال، زنجیره صنایع تکمیلی و تبدیلی بخش کشاورزی اولین قدمی است که با نقشی که ایفا می‌کند به تعادل در بازار کمک می‌نماید. یعنی وقتی که می‌بینید یک موقع در همین فصلی که هستیم تولید محصول گوجه‌فرنگی خارج از فصل ما در چهار استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و جنوب فارس، به عمل می‌آید ببینید اکنون ما با چه معضلاتی مواجه هستیم به‌دلیل اینکه تولید به نحوی بالا بود و متأسفانه امسال سطح زیرکشت کنترل نشده و صنایع تبدیلی هم وجود ندارد.

امروز در استان بوشهر، روی زمین گوجه‌فرنگی را از کشاورزان در استان بوشهر، به قیمت کیلویی 500 تومان  خریداری می‌کنند که ما در تهران گوجه‌فرنگی را خیلی بالاتر از آن تهیه و خریداری می‌کنیم. این زنجیره‌ها و اختلافی که در تولید نظام تولید و برداشت صنایع تکمیلی ما و عدم مکانیزه در حوزه بخش صنایع تکمیلی وجود دارد، باعث‌شده واقعاً ضررهای جبران‌ناپذیری به حوزه کشاورزی ما وارد شود و در یک جمله اینکه هر جا ما به بخش کشاورزی آسیب رساندیم در ادامه به زمین‌مان به آن آبی که به عنوان سرمایه کشورمان هست نیز آسیب رسانده‌ایم.

 مهندس نورانی: گوجه‌فرنگی به قیمت کیلویی 200 تومان که از کشاورز برای صنایع تبدیلی خریداری می‌شود باید توجه داشت که این برای تولید رب مطابق استاندارد نمی‌باشد و در واقع فقط برای مصرف بازار و تازه‌خوری مناسب است. البته به‌دلیل افزایش تولید و عدم مدیریت به‌موقع گوجه‌فرنگی به‌عنوان صنایع تکمیلی و با قیمت کیلویی 200 تومان در استان به‌فروش می‌رسد.

دکتر هاشمی: شما به صنایع تبدیلی اشاره داشتید و همه بزرگواران نیز به نوعی به ضایعات هم در تولید، هم در توزیع و هم در مصرف اشاره نمودند، در حال حاضر صنایع تبدیلی دقیقاًٌ در کدام قسمت می‌تواند به کمک ما بیاید و از ضایعات پیشگیری کند و پس از بحث هدررفت محصولات کشاورزی در ادامه می‌خواهم راجع به امنیت غذایی هم صحبتی داشته باشیم. با توجه به اینکه امنیت غذایی رابطه مستقیمی با مباحث امنیت ملی ما دارد لذا ابتدا بحث ضایعات در سه بخش تولید، توزیع و مصرف را توضیح دهیم و اینکه صنایع تبدیلی در کدام قسمت می‌تواند باعث پیشگیری از ضایعات ‌شود؟

صنایع غذایی از مقدار ضایعات می‌کاهد

 خانم دکتر سکوتی‌فر: زنجیره‌ها ابتدا از مزرعه یا باغ شروع و پس از طی فرایندهای مختلف در زمان فروش به دست مصرف‌کننده می‌رسد. ابتدا پاسخ به این سؤال که صنایع تبدیلی کجاها نقش دارد را مطرح می‌کنیم؟

صنایع تبدیلی کارش پس از برداشت است پست هاروست (Post harvest) یعنی فرض بفرمایید اولین غذای ملت ما به عنوان کالای استراتژیک غذایی، گندمی است که برداشت می‌شود بعد برنج و دیگر غلات، بعد از اینکه گندم برداشت شد باید در سیلوهای مناسب ذخیره شود و اگر ما سیلوها و انبارهای مناسب نداشته باشیم، دچار ضایعات کمی و کیفی می‌شویم، یعنی آفات انباری اعم از ضایعات به اصطلاح کمی به‌دلیل نداشتن پیش‌ساخت‌های مناسب امنیت غذایی ما، لطمه می‌خورد.

در این مورد بررسی‌ها نشان می‌دهد که ظرفیت سیلوها و انبارهای ما با تولید، مطابقت دارد و حتی ظرفیت بیشتری هم داریم. منتهی ممکن است در بعضی جاها مثل استان هرمزگان کمبود سیلو و در بعضی از مناطق سیلو نداشته باشیم و انبار روباز باشد، لذا می‌گوییم باید  ما همین سهم زمین را به اصطلاح شناسایی و آسیب‌شناسی و متقاضی احداث سیلوها را حمایت کنیم.

البته این بحث راجع به گندم است. حالا شما فرمودید که چگونه می‌شود از ضایعات جلوگیری کرد؟ خوب بخشی از میوه‌ها و بخشی از سبزی‌ها تازه‌خوری است، هر روز مردم می‌آیند مثلاً گوجه و خیار تازه را می‌خرند و بخشی از آن می‌ماند آن بخشی که می‌ماند باید توسط «صنایع تبدیلی» و نیز نیاز داخل و نیاز صادرات برنامه‌ریزی شود و بدانیم که چه محصولی را باید تولید کنیم، گوجه‌فرنگی را مثال می‌زنم  در صنایع تبدیلی رب می‌تواند تولید گردد و به‌صورت پودر، حلقه‌حلقه خشک‌شده و نیز آب گوجه‌فرنگی می‌باشد.

صنایع تبدیلی در کشور ما قدمت 50 یا 60 ساله دارد و خیلی قدیمی و جدید هم نیست لیکن از صنعت نفت ما جدیدتر است.

به نظر من، در کشور پیشرفته‌ای مثل آمریکا نگاه کنید که سابقه بسیار بالایی در این خصوص دارد، زیرا به اهمیت تولید و فعالیت آن پی برده‌اند. زمانی که ماده خام فرآوری می‌شود مسلماً مانند آن صحبتی که آقای شهریاری کردند دیگر ضایع نمی‌شود، کشاورز می‌داند این گوجه‌فرنگی را برای رب کاشته و برای گوجه‌‌فرنگی نمی‌کارد که روی دستش بماند و از روی ناچاری بفروشد این یعنی برنامه‌ریزی شده است.

بنابراین ما باید کشاورزی‌مان را با صنایع تبدیلی در منطقه هماهنگ نماییم و به کشاورز بگوییم امسال الگوی کشت شما مثلاً گوجه‌فرنگی باشد که رقمش برای رب خوب است چون ما رب می‌خواهیم تولید کنیم (نه اینکه نصف آن برای تازه‌خوری مصرف شود) بنابراین برنامه‌ریزی به نسبت باید عمیق‌تر دیده شود.

دکتر هاشمی: صنایع غذایی نسبت به قدمتی که دارد آیا به فراخور توانسته است به بخش کشاورزی کمک کند و نقش پررنگ را برای اقتصاد ما داشته باشد؟

خانم دکتر سکوتی‌فر: صنایع تبدیلی طبق کدهای «آی‌سی‌کی‌» که به آن داده می‌شود فعالیت می‌کند کد «ICK» کد بین‌المللی، که هم تولیدی و هم اقتصادی است یعنی دقیقاً آن چیزی که اکنون در فکرمان است که برای اقتصاد مقاومتی در نظر بگیریم التبه صنایع تبدیلی، بسته‌بندی و فراوری، زمانی می‌تواند اهدافش را تحقق بخشد که از آن حمایت‌های لازم شود، لذا پیشنهادم اینست که بخش خصوصی را باید تقویت کنیم در این بخش کلاسترها، خوشه‌ها، اتحادیه‌ها، تعاونی‌ها باید تقویت شوند، چون صنایع تبدیلی در بخش خصوصی اجرا می‌شود منتهی قوانین و کنترل آن باید تحت نظر دولت باشد.

(آقای مهندس شهریاری به استانداردها اشاره داشتند که این کاملاً درست است.) یعنی اکنون محصولات کشاورزی ما اگر استاندارد شوند به همان شیوه وارد کارخانه می‌شوند یعنی کود، سم، هورمون، باقیمانده مواد مضر آن باید کنترل شود. به قول دکتر گل‌افرا در این صورت می‌توانیم صادرات خوبی داشته باشیم یعنی محصول باید در دنیا عرضه شود و زمانی که محصولات ما با رعایت استانداردها، برنامه‌ریزی و تولید ‌می‌گردد می‌تواند در بازار رقابت کند در غیر این صورت ما نمی‌توانیم رقابتی داشته باشیم.

دکتر هاشمی: مطالبی که آقای مهندس نورانی به‌طور تلویحی و تیتروار به آن اشاره داشتند اینکه در بخش کشاورزی ما به بهانه صنعتی‌شدن، از تولید اصیل کشاورزی فاصله گرفته‌ایم و به آب، خاک و محصولات‌مان لطمه می‌زنیم و در این خصوص آمار 20 درصد ضایعات را داشتیم. ولی ایشان آن را اصلاح کردند و فرمودند حدود 30 درصد ضایعات داریم که اکنون با وجود این 30 درصد چگونه عمل شده است؟ و آیا می‌توان ضایعات را از طریق صنایع تبدیلی کاهش داد؟ که اگر صلاح دانستید همه بزرگواران در این خصوص اظهارنظر نمایند آیا می‌توانیم جلوی 30 درصد ضایعات را بگیریم و یا نه؟ و آیا می‌توان ضایعات را از طریق صنایع بسته‌بندی کاهش داد؟ با عنایت به این مطالب آیا می‌توان از طریق صنایع تبدیلی ما حالا قدمتی دارد که خیلی هم قدیمی نیست ولی جدید هم نیست  جلوی ضایعات را گرفته و نگذاریم از این بیشتر شود؟

خانم دکتر سکوتی‌فر: صنایع تبدیلی می‌تواند نقش کاهشی داشته باشد چون فرض بفرمایید محصولی که می‌ماند ممکن است فاسد شود و به‌سبب خطرات شیمیایی و میکروبی به کارخانه برود و می‌تواند عمل‌آوری کند. در اینجا می‌توان با بسته‌بندی مناسب ضایعات را کاهش داد (روی بسته‌بندی‌ها باید خیلی کار کنیم) اکنون می‌گوییم سورت؛ درجه‌بندی و بسته‌بندی برای کشاورزی کاری بسیار مهم و قابل استفاده است چرا؟ زیرا هم ارزش افزوده را بالا می‌برد و هم ضایعات را کاهش می‌دهد.

بنابراین می‌توانیم پس از برداشت با برنامه‌ریزی‌های دقیق و مطالعه‌‌شده، ضایعات را کاهش دهیم به شرطی که با آموزش‌های صحیح به دست‌اندرکاران، هدف را جامه عمل بپوشانیم.

یکدست نبودن، میوه‌ها را ضایع می‌کند

دکتر گل‌افرا: امروز برای اینکه درجه‌بندی آن هم در مورد بعضی از میوه‌ها مثل کیوی، شش تا خروجی باید داشته باشد. آنگاه برای صادرات یکهزار تن باید 3000 تن خریداری کنیم، 2000 تن را برای تولید داخل کنار بگذاریم و یکهزار تن بقیه آن را صادر نماییم. چرا که محصول ما در باغ یک‌دست نیست.

در کشور هلند، کامیون ویژه صادرات به داخل باغ می‌رود تا میوه را چیده و آماده صادرات کنند اما ما میوه را می‌چینیم و آن را داخل سردخانه می‌گذاریم و منتظر مشتری می‌شویم، آنگاه با خود می‌گوییم کجا می‌توانیم میوه را صادر کنیم و من این را لمس کرده‌ام و اکنون سال‌هاست که درگیر آن هستیم.

ما اولین درجه‌بندی میوه را 36 سال پیش الگوبرداری کرده‌ایم ولی در شمال الگویی را برای کیوی ابداع و عنوان نمودیم که چند تا خروجی برای کیوی نیاز داریم، پاسخ شنیدیم که شاید 3 خروجی، ولی آخر دیدیم 7 تا 8 تا خروجی گذاشته‌اند. برای اینکه ما نمی‌دانستیم یونیک تولیدکردن یعنی چه؟ اینکه ما بتوانیم در «باغ‌هایمان یک دست تولید کنیم، می‌توانیم کم‌کم به سطح آن استانداردکردن محصول پیش برویم، ولی ببینید صنایع تبدیلی کجا می‌تواند اثرگذار شود؟ جایی که واقعاً ارزش افزوده وجود داشته باشد، زنجیره، آن تدبیری  است که ما یادمان رفته، زیرا در عمل ما نیروی انسانی متبحر و مدیر کم داریم. فارغ‌التحصیل از دانشگاه می‌آید و وارد جامعه می‌شود ولی مدیر نیست، آن کسی که می‌گویم مدیر باشد یعنی چکار بکند، باید علم را که تخصص آن مدیر است، با توجه به آب و خاک محصول در مزرعه کاربردی و عملیاتی کند و افرادی که آگاه نیستند و عوامل تولید باارزش را به‌هدر می‌دهند در کشاورزی راه ندهیم.

به‌عنوان مثال: اگر خدای ناکرده یکی از دوستانمان بیمار شود آیا ما می‌توانیم یک مکانیک صدا کنیم تا او را معالجه‌اش کند یا از متخصصص پزشک استفاده می‌کنید؟ چرا این مورد در کشاورزی رعایت نمی‌شود و هر کس می‌آید در امور کشاورزی با در نظر گرفتن محدودیت‌های آب، خاک و…، داخلش می‌کنیم، اکنون زمان آن رسیده که کار کشاورزی را به دست کاردان کشاورزی بدهیم که اگر این تدبیر تحقق یابد، نتیجه فعالیت ها در صنایع تبدیلی نیز اصلاح خواهد شد.

همانطور که خانم دکتر فرمودند؛ اگر «صنایع تبدیلی» درست عمل کند، می‌تواند روی مزرعه نیز اثرگذار باشد. و وقتی که کاشت محصولات با برنامه‌ریزی انجام گردد، برای مثال چینی برنامه‌ریزی شود که گوجه‌فرنگی را برای تولید رب، کشت نمایند، در حالیکه امروز سرریز گوجه‌فرنگی را که در بازار تازه‌خوری فروش نمی‌رود، برای تهیه رب خرید می‌کنند که این برای صنایع تبدیلی جواب نمی‌دهد، همان‌گونه که زیر درختی‌ها نیز برای صنایع تبدیلی و کنسرو میوه، مربا و… کارساز نمی‌شود. ما باید کارمان را جهت‌یافته نماییم یعنی اگر ابزارمان استاندارد نیست نمی‌توانیم محصولات‌مان را استاندارد کنیم.

در کشور ما تراکتور و ادوات‌ ما استاندارد نیست، قسمت عمده‌ای از تجهیزات کشاورزی تعریف استانداردی ندارد که ما تجهیزات‌مان را با آن استانداردها بسنجیم. حال باید از سازمان ملی استاندارد برسید که با چه نیروی انسانی متبحر و متخصص می‌خواهد آن تعاریف درست استانداردکردن تجهیزات را ارائه دهند؟

وقتی ما حدود 200000 تراکتور غیراستاندارد، مستهلک و فرسوده و یا کمباین‌های فرسوده‌مان 30 درصد ریزش دارد (البته کمباین‌های جدید‌مان این قدر ریزش ندارد) حالا شما آنجا می‌خواهید کالاهای تبدیلی را با وضعیت موجود رونق دهید که این روند امکان‌پذیر نمی‌باشد.

مهندس نورانی: بله. بحث 30 درصد ضایعات را که امروز مطرح است این بحثی نیست که بتواند در یک جا جمع‌آوری شده ومطرح شود و یک دلیل مشخص داشته باشد. بحث ضایعات از کاشت، داشت و برداشت شروع می‌شود تا برود به ذخیره زنجیره‌‌سازی مصرف‌کننده برسد، حالا یک بحثی را آقای دکتر گل‌افرا درخصوص گندم، مطرح کردند شما زمانی که می‌خواهید گندم را جمع‌آوری کنید کمباین‌هایمان چند سال پیش به‌کار گرفته شده است، راننده‌ای که در کمباین نشسته باید گرمای 40 درجه را تحمل کند و به پشتش نگاه نمی‌کند که چند درصد از گندم‌ها مجدداً روی زمین برمی‌گردد. و سپس به جایی که می‌خواهد در آسیاب برود. جایی که جمع‌آوری می‌شود می‌خواهد توی سیلو رفته یعنی همان جا هم که ماشین‌ها بار گندم دارند و ما بررسی کرده‌ایم وقتی که می‌خواهد به طرف سیلو حرکت کند چقدر گندم در مسیر ریخته می‌شود تا به آن منطقه برسد، لذا ما باید ابتدا این ضایعاتی را که واقعاً جلوی دستمان هست جلویش را بگیریم.

ضایعات صنایع تبدیلی، ریشه‌ بی‌کیفیتی مواد اولیه هم دارد

دکتر گل‌افرا: این 30 درصد ضایعات نان را باید ببینیم از کجا سرچشمه می‌گیرد همینطور باید به عقب برویم این گندم آن خاصیت اصلی خود را  که برای نان لواش یا نان بربری درست می‌کنیم ندارد به همین دلیل این نوع نان برای روز بعد مثل لاستیک شده و قابل خوردن نمی‌شود.

دکتر نورانی: تا حالا بهترین بذر گندم، بذر خراسان متعلق به ایران بوده است. ایتالیایی‌ها در ورزشگاه‌هایشان تأکید کرده‌اند که اگر می‌خواهید به ورزشکارها، فوتبالیست‌های باشگاه‌های معروف خود نان بدهید. حتماً باید از نوع گندم خراسان استفاده نمایید. برای اینکه نان مذکور گلوتین‌اش در حد استانداردهای بسیار عالی است لذا متأسفانه ما دنبال بذرهایی رفته‌ایم که خلاصه نمی‌دانیم چه بذرهایی هست که به همین دلیل امروز بحثی را مطرح می‌کنیم که نان، کیفیت‌اش را از دست داده است.

دکتر هاشمی: آقای مهندس نورانی در ابتدا از شما پرسیدم بعضی مواقع می‌شود برای افزایش بهره‌وری تصمیماتی را بگیریم. مثلاً همان بذر خراسان که از بحث هم خیلی دور نشده‌ایم از حالا برای افزایش بهره‌وری، میزان برداشت در تن را بالا برده و سراغ بذرهای خاصی در همه محصولات کشاورزی می‌رویم. من فکر می‌کنم اگر چه این موضوع در خصوص کیوی نیز اتفاق می‌افتد، بله. به‌دلیل اینکه برداشت بالایی انجام شود و آن بذری که می‌فرمایید به لحاظ علمی و پزشکی و امنیت غذایی در وضعیت بسیار مطلوب بوده و به کلی فراموش می‌شود، می‌خواهم ببینم این تضادی که می‌خواهیم از یک طرف ضریب را بالا ببریم و برای صنعتی‌شدن قدم برداریم. و از طرف دیگر، هم ارگانیک را از دست داده و هم ممکن است آن محصولات اصیل‌مان را از دست بدهیم چطور باید با این تضادها مقابله کنیم؟

مهندس نورانی: ببینید روی بحث «اصلاح بذر» تخصص خانم دکتر است که در این خصوص رشته‌ مربوط کاری دارند. تکنولوژی‌هایی که امروز در اصلاح بذر آمده حتماً می‌توانیم بذر خراسان را اصلاح نژاد کنیم و تولید را در واحد 100 درصد بالا ببریم و فکر کنم که حالا این یک بخش گندم چون مطرح شد، خدمت‌تان می‌گویم، ولی شما همین سبزی که تولید می‌کنند چون در فضایی که تولید می‌شود نه کشاورز و نه تولیدکننده‌اش هیچ کدام ماشین‌آلاتی ندارند که بتوانند این سبزی‌ها را تمیز کرده و بسته‌بندی کند لذا این سبزی‌ها با گل، خش، خاشاک و… خلاصه وارد کامیون می‌کنند و یک مقدار قابل توجهی‌اش در همان مسیر ریخته و یک مقداری هم در فضای عمده‌فروشی دورریخته می‌شود و آن زمان هم که توسط مصرف‌کننده خریداری می‌شود و در منزل می‌خواهند پاک کنند 30 تا 40 درصد آن را باید دور بریزند.

برای کاهش ضایعات مذکور باید هدف‌گذاری کنیم که از کجا می‌توانیم یک بخشی از این 30 درصد را خودمان مدیریت کنیم و برای کاهش بخشی دیگر هم باید توسط مدیریت صنایع تبدیلی و تکمیلی انجام شود.

در خصوص ضایعات صنایع باید اشاره کنم که در بعضی از ذخیره‌سازی‌ها، ما یک بخشی از ضایعات را در نحوه و چگونگی بسته‌بندی داریم و با درجه‌بندی صنایع تبدیلی هیچ موقع به اهداف‌مان نمی‌رسیم. به دلیل اینکه هزینه‌ها بسیار افزایش می‌یابد. البته چند بار هزینه‌شده تااینکه اینها ذخیره‌سازی شوند و برای کاهش ضایعات و صنایع تبدیلی حتماً باید باغ‌هایی را که به‌طور ویژه برای تأمین صنایع تبدیلی تعبیه و آماده کنیم به طوری که کارخانجات در مرکز آن مستقر باشند همانطور که مهندس شهریاری گفتند این درست نیست که گوجه‌فرنگی در بوشهر تولید شود و بخواهیم به ورامین ببریم و در کارخانه ورامین بخواهیم رب تولید کنیم و این روش هم به‌طور کلی هزینه‌بر است.

نوسان قیمت مواد اولیه

دکتر گل‌افرا: در اینجا لازم است یک توضیحی بدهم، ما در ایران اگر بخواهیم از یک کارخانه رب خرید کنیم این کارخانه تا 6 ماه آینده نمی‌تواند قیمت مشخص به خریدار بدهد، به دلیل این که قیمت آن را نمی‌داند، لیکن این موضوع در کشور مثلاً ایتالیا به دلیل اینکه ثبات زنجیره‌ها وجود دارد، از حالا قیمت محصول را به شما می‌دهد و می‌گوید قیمت رب را شش ماه آینده به‌طور مشخص تعیین می‌کند. ولی در ایران آن ثبات زنجیره‌ها هنوز وجود ندارد و به خریدار در خصوص قیمت محصول می‌گویند صبر کن تا یک ماه قبل از خرید قیمت بدهد. خوب این زنجیره‌ها متعلق به چه کسی است یک قسمت آن را خانم دکتر در اداره خودشان و قسمت دیگری را اتاق بازرگانی باید تعیین نماید.

ببینید وزارت جهاد کشاورزی، بعد کم‌کم سازمان تعاون روستایی، اتحادیه‌های تعاونی روستایی تمام عوامل و نهاده‌ها بین سازمان‌های مختلف پخش شده‌اند اینها ناهماهنگ هستند اگر این دستگاه‌ها با هم هماهنگ شوند می‌توانیم امیدوارم باشیم که نتایج خوبی اتفاق بیافتد.

آقای مهندس نورانی اظهار داشته ما دبی رفته بودیم و در سالن نشسته بودیم و افرادی هم که نیاز داشتند محصولات خود را صادر کنند آمده بودند و همه فعالیت‌ها از شروع تا خاتمه در این سالن روی چند میز انجام می‌شد. حال برای اجرای همین موضوع در ایران باید هفت‌خوان رستم را بگذرانیم تا بتوانیم تأییدیه برای صادرات گرفته شود.

مهندس شهریاری: سعی می‌کنم بحث را در موضوع برنامه ببرم زیرا اگر بخواهیم به سمت زنجیره‌ای تأمین برویم خیلی از مشکلات در حوزه کشاورزی وجود دارد و به یک سمتی می‌رویم که به صنایع تبدیلی نمی‌رسیم.

در تکمیل فرمایش آقای دکتر، تعادل در بازار که عرض کردم هدف اول زنجیره ارزش و صنایع تبدیلی بخش کشاورزی است، شما می‌فرمایید که ما در کشورمان 11 اقلیم از 13 اقلیم در دنیا را با تنوع تولید محصولات کشاورزی داریم و لذا همیشه در نوسانات هستیم. علتش چیست؟ صنایع تبدیلی ما با این نوسانات قیمت نمی‌تواند تطابق کند. یعنی ما واقعاً در حوزه تبدیلی مشکل داریم و باید فکری کنیم و راهکارش اختیاردادن به تشکل‌ها است، زیرا تشکل‌ها دارای برنامه‌های خوبی هستند که ارائه می‌دهند، متأسفانه ما در خصوص صادرات محصولات کشاورزی وقتی به استانداردهای داخلی رجوع می‌کنیم نمی‌توانیم آن زنجیره‌ها را ارزان تأمین کنیم چرا؟ به دلیل اینکه زنجیره تولید دچار مشکل می‌باشد، وقتی می‌خواهیم زنجیره ارزش‌آفرینی کنیم اولین قدمی که باید ایجاد کنیم این است که دستورالعملی برای صنایع تکمیلی احصاء و صنایع تکمیلی با سیاست‌های صحیح ارزیابی شود.

به‌عنوان مثال: سالیانه 15000 تن ماهی تیلاپیلا به‌صورت فیله وارد کشور می‌شود، خوب، ما بخشی از صنایع تکمیلی آبزیان را در جنوب کشور داریم که خیلی هم فعال است. فقط در استان بوشهر 35 کارخانه فرآوری آبزیان وجود دارد. اگر نیاز داریم ماهی‌ها را به‌صورت کامل وارد کنیم، موضوع بحث اشتغال در صنایع تکمیلی مطرح می‌شود، یعنی ما وقتی صنایع تبدیلی و فرآوری‌ها را راه‌اندازی کردیم اینها علاوه بر ارزش‌آفرینی، کار مصرف‌کننده را تسهیل و یک حجمی از اشتغال را هم در کشور ایجاد می‌کنند که این فرصت اشتغال را هم از دست می‌دهیم چرا؟ مثلاً اجازه می‌دهیم که ماهی به‌صورت فیله‌شده، آماده مصرف وارد کشور شود، لذا صنایع تبدیلی ما بیکار شده و دیگر نمی‌توانند آن کار را به‌طور کامل انجام دهند.

در بحث ارگانیک عرض کنم که، ارگانیک ارتباطی به تدوین استاندارد محصولات کشاورزی ندارد، زیرا محصولات ارگانیک مشخصات خاص خودش را دارد. ما می‌توانیم به غیر از محصولات ارگانیک محصولات دیگری را هم تولید کنیم ولی همان هم باید در حد استاندارد باشد بحث هورمون، سموم، بازماندگی بعضاً فلزات سنگین آبزیان، اینها ممکن است نباشد ولی یک رنج استانداردی دارد که ما به آن ارگانیک می‌گوییم.

یکی از مسائلی که صنایع تبدیلی سراغ کشور ما نمی‌آید این است که کشاورزی باید بحث صنایع تکمیلی در کشاورزی، به‌عنوان یک حلقه واسطی بین تولید و فروش باشد اگر شما نتوانید آن محصول را به‌دلیل بازماندگی سموم، بفروشید و صادر کنید و همچنین به‌دلیل مسائلی که در تولید وجود دارد عملاً نقش زنجیره‌ای فرآوری‌های تبدیلی بخش کشاورزی از این حلقه جدا شده مستقیاً در بخش تولید وارد شده و بدون اینکه آن ارزش‌آفرینی ایجاد شده باشد در فروش دخیل می‌شود و بعضاً در تولید بخشی از محصولات کشاورزی هیچ استانداردی رعایت نمی‌شود، کشاورز تا می‌تواند سم می‌زند و… در اینجا هم اشکال وجود دارد.

ما می‌گوییم بیاییم تولید را استاندارد کنیم وقتی درست شد دو هدف را دنبال می‌کند یکی سلامت مردم را به جامعه‌مان برمی‌گرداند. با توجه به اینکه یک تولیدی انجام شده ‌است هر چند باید مصرف شود آیا باید به قیمت از بین رفتن سلامت مردم باشد؟ لذا وقتی تصمیم بگیریم این استانداردها را ایجاد کنیم، صنایع تبدیلی وسط این زنجیره تولید و بازار قرار می‌گیرد و همین استانداردها را به طور دائم بررسی و نظارت می‌کنند.

به‌عنوان مثال در حوزه تولید آبزیان شما می‌دانید که بیش از 70 درصد میگوی پرورشی که در کشور تولید می‌شود صادر می‌گردد، کجا این ارزش و شکل ایجاد شده آنجایی که تمام این میگوها طبق استانداردهای بین‌المللی در کارخانه‌ها فرآوری و بسته‌بندی می‌شوند. و پیرو صحبت‌های آقای دکتر گل‌افرا براساس آن سفارشی که وجود دارد استانداردسازی و تولید می‌کنند.

روش‌ها را باید استاندارد کنیم

دکتر گل‌افرا: ما باید روش‌مان را استاندارد کنیم (خود محصول حالا استاندارد نیست آن بحث دیگری است) یعنی چگونه؟ وقتی که شما دفع آفات می‌کنید یک محصول را مصرف می‌کنید شما می‌روید یک ماده شیمیایی غیراستاندارد می‌آورید و دوره کارنس آن 25 تا 30 روز است، در صورتی که همان ماده شیمیایی ساخت کشور دیگر با دوره کارنس 5-4 روز می‌باشد. حال اگر کشاورز 10 روز بعد محصولش را برداشت کند، آثارش آنجا نمایان می‌شود که سموم در محصول برداشت‌شده، با ماده شیمیایی بی‌کیفیت باقی می‌ماند!

دکتر هاشمی: چرا درستش را استفاده نمی‌کنند؟

دکتر گل‌افرا: برای اینکه می‌خواهند ارزان‌تر را بخرند و این هم از هند، چین و دیگر کشورهای مشابه دیگر می‌آیند.

مهندس شهریاری: این به استاندارد سموم برمی‌گردد، خانم دکتر بهتر می‌دانند که استاندارد واردات سموم ما برای چه سالی است من فکر می‌کنم برای سال 46 باشد یعنی ما از سال 45 و 46 استانداردی را که از آن موقع علم پزشکی و مضرات بعضی از سموم آگاه نبود طبق استاندارد داریم. کماکان سموم کشاورزی را وارد کشور می‌کنیم.

دکتر گل‌افرا: حالا سمپاش‌‌هایمان نیز استاندارد نیستند زیرا شما می‌آیید و از سمپاش‌های غیراستاندارد استفاده می‌کنید که مخلوط سم در بالای تانکر یک دوز دارد، وسطش یک فرمول دیگر دارد و پایین‌اش هم یک دوز متفاوت دارد که شما با این کار، آن آفت را مقاوم می‌کنید.

مهندس نورانی: خوشبختانه قبلاً استانداردهای لازم تدوین شده است. اکنون در ایران با شرایط اقلیمی خودمان تطبیق داده و یک استاندارد ملی هم تصویب شده داریم، اما بحثی که مهندس شهریاری فرمودند، ببینید در سال 1346 ما در سازمان حفظ نباتات یک قانونی داریم که در آن قانون هم گفته شده، کسانی که می‌خواهند از سموم و کودهای شیمیایی استفاده کنند. تولیدات‌شان قبل از اینکه به بازار برسد باید در گیاه‌پزشکی‌ها، درمانگاه‌ها، شهرداری‌ها، بررسی و آلاینده‌ها و فلزات سنگین مشخص شود، اگر در حد استاندارد جهانی بود می‌تواند کالایشان را توزیع کنند، قانون وجود دارد ولی اجرا نشده است، از آن زمان تاکنون حدود 49 سال می‌گذرد لذا قوانین هست ولی قوانین اجرایی نشده به دلیل اینکه ما آمده‌ایم سهم کود شیمیایی را از هر جا دلمان خواسته آورده‌ایم و از هر جا که ارزان‌تر‌ بوده وارد کشور کرده‌ و بعد هم یارانه داده‌ایم. البته این یارانه‌دادن‌ها اشتباه بود.

می‌خواهیم تولید را افزایش دهیم؟ بخش تولید از جنگ جهانی دوم شروع شد وقتی که باقیمانده آن بمب‌های شیمیایی را در مزارع اروپای غربی کاشته بودند. هم تولید انبوه‌تر شد و هم کیفیت تولید بالاتر رفت از آن به بعد آمدند روی بحث سموم و کودهای شیمیایی برنامه‌ریزی کردند و دولت‌ها آمدند و کار کردند و در هر صورت می‌دانید، خلاصه هر جا که تولید محصولات غذایی باشد، آن می‌تواند حرف اول را برای خودش در هر جای دنیا بزند. امروز کشورهایی که واقعاً گرسنگی در آنها وجود دارد دنبال این هستند که غذای ارزان را از هر جایی که باشد بروند و تهیه تا مردم‌شان را سیر کنند. ولی در ایران استثنا است ما منابع قوی، منابع نفتی و درآمدهای ارزی خوبی داریم. فکر می‌کنم که باید بهترین‌ها را تولید و مصرف کنیم.

در بحث صنایع تبدیلی آقای دکتر گل‌افرا شما کدام سیب را به صنایع تبدیلی می‌دهید، سیب پادرختی‌ها را؟ واقعیت این است که از ماه‌ها‌ی 4 و 5 محصولات پادرختی‌ها را جمع می‌کنیم که اینها نه قند دارند و نه… هیچ چیز ندارند بعد می‌خواهیم با قند و افزودنی‌ها آب‌میوه درست کنیم بدهیم به مردم مصرف کنند.

یک باغ کیوی با 6 اندازه مختلف چرا؟  

دکتر گل‌افرا: آقای مهندس نورانی درخصوص کیوی باید برعکس، قند آن به 6 برسد که بتوانیم آنها را صادر کنیم که با قند 4 دنبال استاندارد رفتن معنی ندارد و معلوم نیست، ما دنبال چه می‌گردیم، که باید جلویش را گرفت که به صادرکنندگان کشورمان دیگر اجازه ندهند در شهریور ماه کیوی صادر گردد.

بنابراین، هیچ کس بهتر از این نمی‌تواند به محصولات ما لطمه بزند تو بازارهای هدف کیوی را آنجا برده‌اند آن کیوی با قند 4 هیچ وقت نمی‌تواند برای ما تبلیغ داشته باشد.

یک مطلب دیگر، شما سؤال کردید و بی‌جواب ماند ببینید، ما کشاورزمان یا باغداران‌مان بدون آزمایش، می‌روند و نتیرات به زمین می‌دهند ما خاک‌هایمان آلودگی فسفری و نیتراته دارد و نیترات را به زمین می‌دهند و این کلرورفیل گیاه باید ظرفیت داشته باشد تا بتواند نیترات را تبدیل به نیگلیت کند نمی‌توان گفت سرریز نیترات کجا می‌رود؟ به باغ‌های زیرزمینی می‌روند آنها آب را می‌خورند نیترات می‌رود در بدن در معده نه در روده جذب می‌شود بعد تبدیل به سرطان می‌شود یعنی ما آن استانداردسازی که شما می‌خواهید برای سلامت مردم بدانید این گونه اثرات خود را بر مردم خواهد گذاشت، لذا باید روش کوددادن را عوض کنیم، کود ارگانیک را جایگزین کود شیمیایی نماییم.

مهندس شهریاری: آقای دکتر ببینید استاندارد ما با وجود همه این اشکالات در سال 89 منجر به تصویب شد، قانون افزایش بهره‌وری در بخش کشاورزی شد، این قانون عملاً تکلیف کرده و بخش‌های مختلف دولت،‌ به‌ویژه وزارت بهداشت،‌ درمان و آموزش پزشکی   به اتفاق سازمان ملی استاندارد و جهاد کشاورزی درخصوص کلیه محصولات غذایی را در این خصوص عملاً مکلف و موظف کرده است.

این جمله خیلی جالب است، اینکه شما می‌گویید نه دامی نه کشاورزی نه زراعی و حالا در مورد صیفی‌جات یا سبزیجات و در خصوص کلیه محصولات غذایی بیان داشته و برای دستگاه‌های مذکور ضرب‌الاجل شش‌ماهه تعیین کرده تا نسبت به تدوین استانداردها اقدام نمایند.

خانم دکتر سکوتی‌فر: بله، در رابطه با فرمایش شما آقای مهندس شهریاری، در وزارتخانه ما در دفتر محیط‌زیست کارگروه سلامت محصولات کشاورزی تشکیل شده است، تمام این واحدها این مزارع یا باغ‌ها که تولید می‌کنند (و نه همه‌شان)، دارای شناسنامه هستند، آن تعدادی که تحت به اصطلاح برنامه معاونت حفظ نباتات و… هستند یعنی میزان کود، سم آنجا کاملاً کنترل می‌شود غیر از آنهایی که هنوز به این استانداردها نپیوسته‌اند و نمی‌توانم بگویم اصلاً کنترل نمی‌شود، منتهی در مقایسه با 110 میلیون تن محصول باید کنترل بیشتری، داشته باشیم.

دکتر هاشمی: می‌خواهم از شما سؤالی بپرسم، این مواردی که دکتر گل‌افرا اشاره کرده، در خصوص اینکه هر خاک براساس ظرفیت آن خاک باید برایش کود، سموم حتی کاشت در نظر گرفته شود، باید برای این خاک چه چیزهایی در نظر بگیریم؟ چه سمی به آن دهیم؟ چه افزودنی دهیم؟ و چه چیزی را ندهیم؟ این نیاز به یک مدیریت رفتاری دارد ما نیاز داریم به اینکه اصطلاحاً در مجامع علمی به آن می‌گویند کار میان‌رشته‌ای یا مدیریت میان‌رشته‌ای ما احیتاج به مدیریت میان‌رشته‌ای داریم. (دکتر گل‌افرا: ما می‌گوییم بهزراعی) حالا چگونه؟ اگر احتیاج به اصلاح یک رفتاری، یا قانون داریم همان طور که گفته شد که از سال 46 قانون اصلاح نشده است مثلاً استاندارد سموم این بایستی یک جایی  و یک مرجعی، احتمالاً وزارت جهاد کشاورزی آن را زیر نظر بگیرد هر جا که احتیاج به اصلاح رفتار، عمل و هر نوع استانداردی رفتار و عمل نیاز دارد آن را پیاده کند و همه با هم هماهنگ عمل کنند، وقتی ما از «صنایع تبدیلی» و همچنین راجع به بخشی از کشاورزی صحبت می‌کنیم که در داخل این زنجیره است. این زنجیره‌ای که از کاشت، داشت و برداشت عرضه صادرات در بین این هست و یک هماهنگ‌کننده‌ای باید باشد و این هماهنگ‌کننده قاعدتاً وزارت جهاد کشاورزی است برای این موضوعی که عرض کردم دارای چه برنامه‌ای و چه حرکتی و چه راهکاری است؟ با توجه به اینکه تاکنون همه نکاتی که بزرگواران اشاره کردند درست و به جا بود.

خانم دکتر سکوتی‌فر: صنایع تبدیلی محصول خام را از باغ، مزرعه، استخر پرورش ماهی، دامداران، از هر چه برای ما منشأ گیاهی یا حیوانی دارد تحویل می‌گیرد، این محصول تولیدشده حالا با شرایط استاندارد و خوب یا با شرایط خیلی کنترل شده آن عمل‌آوری می‌کند و تعریفش هم همین  است تغییرات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی که ما به محصولات خام می‌دهیم به فرآورده تبدیل می‌کنیم.

آن سؤالی که شما پرسیدید بخشی از آن مربوط به ترویج است یعنی قسمت ترویج وزارت جهاد کشاورزی کارش این است برای کشاورزان، باغداران در رابطه با تولیدشان، دوره‌های آموزشی برگزار کنند و ما با حضور در جلسات آنها و یا از طریق نماینده‌های استان و در هر شهرستانی که فعالیت می‌کنند نظارت می‌کنیم بر حسب توان و امکاناتی که دارند به کشاورز آموزش می‌دهند.

همچنین ما تعاونی‌های زنان و روستایی داریم که اینها بخش زیادی از تولیدات را در روستاهایشان به عهده دارند، بنابراین اجرای این نوع آموزش‌ها به نحوی وجود دارد لیکن باید مطلوب‌تر و باکیفیت‌تر باشد.

نکته دیگر اینکه؛ صنایع تبدیلی در کارخانه‌ها نیاز به استقرار سیستم‌های نوین دارند الان شما هر محصولی که صادر می‌کنید چه ارگانیک و چه غیرارگانیک باید لیبل Lable داشته باشد، این لیبل هر قدر به اصطلاح آرم‌ها و نشانه‌های سیستم‌های کنترل کیفیت را داشته باشد موفق‌تر است. مثلاً «HACCP» ایزوها، اینها سیستم‌‌هایی هستند که باید در کارخانجات چه برای مصرف‌کننده داخل که مثلاً می‌خواهد یک همبرگر بخرد ببیند که واقعاً کنترل شده است با سیستم بهداشتی تولیدشده چه برای مصرف‌کننده خارجی وجود داشته باشد.

ما باید در این خصوص یک نگاه جدی داشته باشیم و اینها هم همکاری بخش خصوصی را می‌طلبد و هم باید حمایت شود و با بودن اتحادیه‌ها و تعاونی‌ها ما باید صنایع تبدیلی را بیشتر رونق دهیم، ضمن اینکه یک هماهنگی بین بخش اعم از استاندارد،‌ وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و دفتر ما و وزارت صنعت، معدن و تجارت را باید داشته باشیم.

بودجه‌های اندک تحقیقاتی

دکتر گل‌افرا: ترکیه 5 درصد تولید ناخالص ملی‌شان به کار تحقیقات و ترویج آموزش کشاورزی اختصاص داده شده است. فکر می‌کنید در کشور ما این مقدار چند درصد است؟ 6/0 درصد یعنی صفر

دکتر گل‌افرا: حتی حقوق‌شان هم عقب می‌افتد و این واقعیت دارد. البته من از معاون تحقیقات که خیلی خوب دارند کار می‌کنند دفاع می‌کنم آنجا افراد خیلی خبره هم هستند، زحمت هم می‌کشند، ولی انگیزه ندارند یعنی این تعداد مروج که داریم فقط برای حدود 5 درصد کل کشاورزان کفایت نمی‌کند ببینید ما تا زمانی که علم روز را در مزرعه تزریق نکنیم پیشرفت نخواهیم کرد.

مهندس نورانی: آقای دکتر در کشورهای پیشرفته، کشاورز یا تولیدکننده نیست که سراغ آموزش‌ها یا تحقیقات بروند بلکه این محققان هستند که که به تولیدکنندگان سر می‌زنند،‌ آنها مسائل‌شان را مطرح می‌کنند و مشکلاتشان را می‌پرسند آنوقت به آنها نسخه می‌دهند. لیکن متأسفانه در ایران اینطوری نیست، زمانی که تولیدکننده ما وقتی که در حد جان کندن هست و وقتی که آفات دارد بیچاره‌اش می‌کند دنبال یک راه‌حل می‌گردد که مزرعه‌اش را از آن آفات نجات بخشد.

دکتر هاشمی: خیلی مواقع است که کشاورز، به مراکزی که باید رجوع کند این کار را انجام نمی‌دهد.  

نقش پیمانکاران

دکتر گل‌افرا: در کشورهای پیشرفته، در هلند یک زن و شوهر در مزرعه‌شان می‌نشینند  6 تا 7 تا 10 گلخانه هم دارند، یک پیمانکار می‌آید می‌گوید من تغذیه گیاهی دارم. یک پیمانکار می‌گوید من امراض مزرعه آفات تو را بررسی می‌کنم و… .

من در آمریکا با خودرو می‌رفتم کالیفرنیا دیدم در این باغ‌ها و مزارع هیچ‌کسی دیده نمی‌شود یک وقت دیدم یک ماشین آمد و یک تانکر کود را برداشت، به او گفتم آقا اینجا چکار می‌کنی؟ گفت تغذیه اینجا به عهده من است و سپس می‌روم، کمی صبر کردم یک پیمانکار دیگری آمد و… آنها به طور کلی سیستماتیک عمل می‌کنند همچنین آنجا یک ایرانی بود که کار می‌کرد، گفتم ببین اینجا در سرمای زیاد چگونه عمل می‌کنید؟ اخیراً تمام میوه‌های شمال ما یخ‌ زده‌اند اینجا شما چکار می‌کنید؟ او گفت توسط آلارم در موبایل اعلام شرایط بحرانی می‌شود و آلارم این سایت به بالگرد ارسال می‌شود و بالگرد بالای فضای باغ ما می‌رود و نمی‌گذارد محصولات یخ بزند.

دفعه قبل این موضوع را در برنامه اقتصاد گفتم، تعجب کردند که چطور این کار انجام می‌شود در صورتی که ما می‌توانیم از این برج‌های بلند، در این مورد استفاده کنیم، که به قول مهندس نورانی الان از این برج‌ها در کشور ما کم و بیش وجود دارد. ولی تعداد آنها کم است.

مواد اندک آلی در خاک‌ها

دکتر گل‌افرا: یک آمار دیگر به شما بدهم که جواب نگرفتیم شما فکر می‌کنید ظرفیت‌ کربن‌های خاک‌های ما چقدر است؟ ظرفیت کربن‌های خاک در دنیا 5/3 تا 4 می‌باشد،‌لیکن در کشور ما زیر 8/0 می‌باشد.

حالا که یک آمار دیگر می‌خواستید بپرسید؟ من خدمتتان عرض کنم، اینها همه ترویج، آموزش و تحقیقات می‌خواهند. ببینید تحقیقات پارسال قابل استفاده امسال نمی‌باشد چرا؟ برای اینکه اقلیم تغییر کرده یک مقدار ایران گرم‌تر شده است. شما در جنوب، به خوزستان بروید بعضی از این گیاهان را دیگر نمی‌توانید بکارید و باید عوضش کنید پس تحقیقات ما نیاز به بازنگری دارد با این بودجه نمی‌توانید کار بکنید.

مهندس شهریاری: موضوع بحث، صنایع تبدیلی و زنجیره تأمین صنایع تبدیلی است لذا مورد سوم این است که در صنایع تبدیلی بخش کشاورزی باید بهره‌وری را به شدت افزایش دهیم، با یک مثال بحث را خاتمه می‌دهم در حوزه فراوری آبزیان، شما در همین زمینه هیچ کس ماهی را با امعاء و احشاء و پوست یا سر ماهی فراوری نمی‌کند در صنایع تبدیلی وقتی اینها از ماهی جدا می‌شوند در زنجیره پودر ماهی، به زنجیره تأمین پروتئین برمی‌گردد و برای کارخانجات تولید غذای آبزیان و غذای دام یا طیور استفاده می‌شود  می‌خواهم بگویم وقتی در صنایع تبدیلی نگاهمان نگاه بازار و استاندارد باشد ما دو چیز را باید در صنایع تبدیلی رعایت کنیم. یکی استاندارد در ورود محصول که بتواند بازار را شکل دهد، دیگری فراوری‌های بعد از صنایع تبدیلی و برگشت بخشی از این ضایعاتی که مصرف انسانی ندارد ولی در حوزه‌های مختلف و در چرخه‌های دیگر استفاده می‌شود که خانم دکتر هم اشاره کردند.

دکتر گل‌افرا: استاندارد HACCP یعنی استاندارد کنترل نقاط بحرانی مواد غذایی که فقط برخی از صاحبان صنایع غذایی از آن پیروی می‌کنند.

 

 

 

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا