پروبیوتیکها در غذای دامها
97-5-30
پروبیوتیکها در غذای دامها از عدمتعادلها جلوگیری میکنند و موجب رشد و سلامت میکروفلور (microflora) میشوند.
در این مقاله بررسی میشود که در قرن گذشته چه پیشرفتهایی در بهکارگیری از پروبیوتیکها اتفاق افتاده است؟
مصرف موادغذایی بههمراه فعالیتهای میکروبیولوژیکی از همان ابتدای تمدن بشر، با استفاده از شیرهای تخمیرشده بهعنوان اولین موادغذایی حاوی میکروارگانیسمهای فعال، همراه بود. آثار مفید مصرف محصولات بهدست آمده از تخمیر لاکتیکی بر پایههای علمی، رشد چندانی نداشت تا اینکه در آغاز قرن بیستم، برنده جایزه نوبل،Eli Metchnikoff اعلام کرد که یکی از علل عمر طولانی اقوامی مانند بلغارها، بهعلت ترکیبات رودهای آنها بوده است.
همچنین بیان داشت که خوردن مداوم ماست که سرشار از باسیلهای مخمر است، یکی از دلایل کاهش باکتریهای مولد مواد سمی در روده بزرگ این اقوام بوده است.پس از آن، مطالعات مختلف نشان دادند که نقش مناسب میکروفلورای رودهای در مکانیسم دفاع سیستماتیک در مقابل عوامل بیماریزا تا چه اندازه مؤثر است. ورود پروبیوتیکها به بازار بهعنوان مواد افزودنی در غذای دامها در سالهای دهه 1970 شروع شد و فرضیه این بود که مصرف مقادیر بالای یک باکتری خاص، بدون برجای گذاشتن آثار منفی روی میزبان، قادر است بهنوعی ظرفیت بیماریزا باکتریها را در روند هضم تا حد چشمگیری کاهش دهد.
پروبیوتیکها عبارتند از مواد یا اجزای زنده غذایی که بهصورت مفید، با انجام تعادل
میکروبی رودهای، روی دام میزبان تأثیر میگذارند
تولید صنعتی پروبیوتیکها
پیشرفتهای قابلملاحظهای در پایان سالهای دهه 1970 در دانش علمی و تکنیکی استفاده از پروبیوتیکها در موادغذایی دامها بهوجود آمد که موجب تولید صنعتی پروبیوتیکها شد. بررسیها روی محاسبه تأثیرگذاری پروبیوتیکها بر چگونگی روند هضم، میکروفلورای رودهای و افزایش خوراک دامها متمرکز بود.
فواید و منافع این محصولات که توسط دامپروران و افراد متبحر در بهداشت دام نشان داده شده بود، به تولیدکنندگان موادغذایی و تهیهکنندگان موادتشکیلدهنده و افزودنیهایی غذایی انتقال یافت.
اثربخشی پروبیوتیکها در غذای دامها، پس از آن توسط کارشناسان نیز شناخته شد. در سالهای 1990، دانش پروبیوتیکها بههمراه تعدادی از اطلاعات علمی، تکنیکی و اقتصادی، موجب افزایش کارایی پروبیوتیکها در غذای دامها شد. برای اولینبار، پروبیوتیکها بهعنوان جایگزین با آنتیبیوتیکها (طی سالهای متمادی برای تقویت خوراک دامی استفادهشده)، بهکار گرفته شد.
از ژانویه 2006 ممانعت اتحادیه اروپا از کاربرد آنتیبیوتیکها در خوراک دام و طیور و تقاضا برای خوراک سالم و باکیفیت، به مصرف پروبیوتیکها در خوراک دام منجر شد و میزان کاربرد آن را افزایش داد.
مصوبه اتحادیه اروپا
دستورالعمل شماره 2003/1831 پارلمان اروپا و جلسه شورای 22 سپتامبر 2003 درباره افزودنیهای قابل استفاده در خوراک دامها، مصوبهای را درباره پروبیوتیکها و نحوه فعالیت تولیدکنندگان و اجرای این طرح در بازار نهایی کرد. برای کسب مجوز استفاده از پروبیوتیکها در خوراک دام و طیور باید یکسری مدارک مبتنی بر نداشتن هرگونه آثار سوء بر سلامت دام، انسان و محیطزیست ارائه میشد و علاوه بر آن، شاخصهایی از قبیل کیفیت محصولات دامی، منشأ طبیعی، قابلیت ردیابی و پیگیری، آسایش دام و توجه به محیطزیست مورد توجه متقاضیان خوراک دام، بهعنوان اولین حلقه از زنجیره تولید قرار میگرفت.
درحال حاضر انواع گوناگونی از پروبیوتیکهای مجاز برای استفاده در خوراک دامها در بازار اروپا وجود دارند که براساس میکروارگانیسمهایی از نژادهای باسیلها، لاکتوباسیلها، انتروکوکوس، Kluyveromyces، Pediococcus و Saccharomyces قرار گرفتهاند.
براساس دستورالعمل 2003/1831 (EC)، پروبیوتیکها در دسته افزودنیهای (Zootechnical) و گروه (gut flora stabilizers)، یعنی تثبیتکنندههای دستگاه گوارش گروهبندی میشوند که در زمان خورانده شدن به دامها، آثار مثبتی بر دستگاه گوارش دارند، هرچند عملکرد هر یک از این پروبیوتیکها متفاوت است.
تحت شرایط معمولی و بهداشتی مطلوب، بخش رودهای دامهای تکمعدهای (monagastric) در هر گرم از محتویات روده، 190 تا 1011 باکتری دارد. محتویات رودهای شامل جمعیت غالب (بیش از 90درصد) bifidobacteria و lacto bacilli و جمعیت (در حدود یکدرصد) Coliforms و enterococcus و ضایعات رودهای کمتر از 01/0درصد Clostridia، Staphlococci، Pseudomonas، مخمرها و قارچها است.
در نشخوارکنندگان، شیردان یکی از مهمترین قسمتهای هضم غذا است که در آن 80درصد هضم و جذب موادغذایی اتفاق میافتد. در حالت معمولی، بیش از 1010 باکتری در هر گرم از محتویات قابل نشخوار وجود دارد که در تخمیر مواد نشخوارشونده، نقش بسیار مهمی دارند.
تعادل Microflora
برای تخمین تأثیر پروبیوتیکها در میکروفلورای رودهای، این مواد باید بهعنوان یکی از اجزای «اکوسیستم هضم» میکروفلورا، دیواره ناحیه روده، بافت ایمنی ـ لنفی مرتبط با دیواره و سیستم neuron- endocrine قلمداد شوند. عملکرد درست بخش هضم غذا، اساساً مبتنی بر کنشهای بسیاری بین این چهار قسمت است. نقش هر یک از این اجزا در طول بخش هضم، متفاوت است؛ اما تمام عناصر این بخشها، مسئول حفظ تعادل در جذب موادغذایی و کارکرد صحیح در مقابل هرگونه میکروبهای مزاحم احتمالی هستند.
در این حالت، نقش میکروفلورا برای حفظ یکپارچگی این مانع درمقابل عوامل بیماریزا و مواد سمی، بسیار اساسی است، هرچند در «اکوسیستم هضم» یک سیستم باز است و به هجوم میکروارگانیسمهای جدیدی که امکان دارد تعادل موجود در را بر هم بزنند، عکسالعمل نشان میدهد. در نتیجه، این کار میتواند وقفهای را در عملیات هضم بهوجود آورد و سلامت میزبان را به خطر بیندازد. این حالت پروبیوتیکها به جلوگیری از عدمتعادل کمک میکنند و سلامت را افزایش میدهند.
تویوکرین Toyocerin
اولین پروبیوتیکی که مجوز اتحادیه اروپا را بهعنوان ماده قابل مصرف بهصورت یک ماده افزودنی بهدست آورد و در سطح بالای علمی، مورد بیشترین مطالعات قرار گرفت، میکروارگانیسمی بهنام Bacillus cereus و Bacillus toyoi بود.
میکروارگانیسم (Bacillus toyoi)، گونه جداشدهای از خاک ژاپن بود که از نظر ژنتیکی مشخص نشده بود. این میکروارگانیسم بهطور طبیعی در همه جا وجود دارد، بنابراین توسط حیوانات وحشی، خوکها و مرغها که با زمین تماس دارند، خورده میشود.
بخشی از تاریخ درازمدت Toyocerin، نه تنها در اروپا، بلکه در سراسر جهان مانند ژاپن، کشورهای جنوبی شرقی آسیا و آمریکای جنوبی نشان داده است که این ارگانیسم زنده در لوله آزمایشگاه و در محل اصلی برای مهار رشد باکتریهای بیماریزا از قبیل سالمونلا و E.coli بهخوبی عمل کرده است. همچنین سبب کاهش شیوع سالمونلا در مرغهای با رژیم غذایی حاوی Bocillus toyoi میشود.
برخی کشورهای اروپایی، پیش از این، میزان سالمونلا را به پایینتر حد آن در خوراک دامها و انسان کاهش داده بودند و معلوم شد که Bacillus toyoi و رژیم غذایی خوکهایی که به کشتارگاه فرستاده شدهاند، موجب کاهش قابل ملاحظه سالمونلا در لاشه آنها شده است. بنابراین Bacillus toyoi ثابت میکند که بهکارگیری پروبیوتیکها در موادغذایی دامها، موجب عرضه دامهای سالم و تولید غذاهایی عاری از آلودگی و باکتریهای بد میشود.