99-4-14
از گروه تحقیق مجله کشاورز
در چند دهه گذشته و بهویژه پس از اجرای قانون اصلاحات ارضی، تکهتکه شدن اراضی کشاورزی، شتابی مهار نشدنی را به خود گرفت که عوارض نامطلوب بسیاری را بر تمامیارکان بخش کشاورزی به جا گذاشت. تقسیم یک زمین 20 هکتاری بین 10 فرزند یک کشاورز متوّفی، به پیدا شدن 10 قطعه دو هکتاری انجامید که تمامیعملیات کشاورزی را تحت تأثیر سوء خود قرار داد و ضمن مصرف بیهوده انرژی و هدر رفتن زحمات کشاورز و تمامیاعضای خانوادهاش، به دلیل خرد بودن زمین، درآمد مطلوبی که کفاف معیشت آنها را بدهد و پاسخگوی زحماتشان باشد نیز ایجاد نشد.
این روند خسارتبار، همچنان ادامه داشت تا جایی که هماکنون در مناطق شمالی کشور، شاهد قطعات اراضی شالیزاری 2 هزار متری نیز هستیم. زمینهایی که علت وجودیشان، فقط و فقط برای زایل کردن و بر باد دادن سرمایهها و زحمات کشاورزان پرتلاش است؛ ضمن آنکه عملیات داشت، از قبیل عبور و مرور کشاورزان، آبیاری، سمپاشی، مبارزه با آفات و بیماریها و نهایتاً برداشت با مشکلات بسیاری مواجه میشود.
افزایش جمعیت و لزوم تأمین موادغذایی، فشار بر اراضی کشاورزی را افزایش و کشاورزان را به این تفکر باطل سوق داد که در اختیار داشتن یک قطعه زمین یک هکتاری میتواند موجب کسب درآمد برای معیشت یک سال باشد
توسعه شهرها به سمت اراضی کشاورزی و تغییر کاربری اینگونه اراضی نیز به تکهتکه شدن هرچه بیشتر آنها انجامید و تبدیل شدن مزارع به خانههای مسکونی، ویلاها و واحدهای آپارتمانی و همچنین چند برابر شدن قیمتشان، به این کار سرعت بسیار زیادی بخشید. از سوی دیگر، افزایش جمعیت و لزوم تأمین موادغذایی، فشار بر اراضی کشاورزی را افزایش و کشاورزان را به این تفکر باطل سوق داد که در اختیار داشتن یک قطعه زمین یک هکتاری میتواند موجب کسب درآمد برای معیشت یک سال باشد. از دیگر سوءمحدودیت اراضی قابل کشت و منابع آب شیرین و گرانی نهادههای کشاورزی، مسئولان مملکتی را به این نتیجه رساند که برای استفاده بهینه از امکانات موجود نمیتوان در اراضی با مساحتهای کم، طرحهای درازمدت را اجراء کرد؛ بنابراین پس از مباحثات و جدلهای بسیار و نشستها و جلسات فراوان، قانون «جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی و ایجاد قطعات مناسب فنی و اقتصادی» در سال 1385 تصویب و آییننامه اجرایی آن ابلاغ شد.
یکی از اهداف این قانون، اقتصادی کردن کشاورزی و ایجاد انگیزه در کشاورزان به منظور تداوم شغل کشاورزی است؛ چرا که به قول معروف «جلوی ضرر را از هر جا که بگیری منفعت است» و هر چند دیر، میتوان از ادامه این روند نامطلوب، ممانعت کرد.
در مصوبات قانونی، حد فنی و اقتصادی اراضی زراعی و باغی به تفکیک استان و آبی یا دیم بودنشان برحسب شرایط حاکم بر استانها از جهت اوضاع آب و هوایی و امکانات قابل دسترس بهصورت اراضی زراعی آبی از 4 تا 10 هکتار، دیم از 10 تا 25 هکتار، باغهای آبی از 5/2 تا 5 هکتار و باغهای دیم از 5 تا 10 هکتار تعیین شده است.
اگرچه این قانون از کوچکتر شدن هرچه بیشتر اراضی کشاورزی جلوگیری میکند، ولی این حداقلها در زمان حال و هنگام حذف یارانههای مصرف انرژی که هزینههای تولید نهایی را به شدت افزایش داده است، واژه «اقتصادی» بودن اراضی را در حد و اندازههای کنونی، بیمعنی میکند؛ چرا که با رها کردن بخش کشاورزی به حال خود و حمایت نکردن از نیازهای جاری در آن، بزرگ یا کوچک بودن واحدهای کشاورزی، تغییر چندانی در اصل موضوع بهوجود نمیآورد.
در قانون مذکور و آییننامه اجرایی آن، محذورات و مشوقهایی به منظور ایجاد ضمانت اجرایی قانون ارائه شدهاند که مفید بودنشان به اجرای ماده و تبصرهها وابسته است. صدور سند و نقل و انتقال اسناد اراضی بهصورت مشاع، بیاعتباری اسنادی که در آنها قوانین رعایت نشدهاند، اعطای یارانههای حمایتی و تسهیلات و امتیازات بهصورت تجهیز و نوسازی اراضی، کانالهای درجه 3 و 4، برقی کردن چاهها، احداث جادههای بین ارضی و نصب شبکه زهکشی، معافیت از آببها به مدت 10 سال، بیمه محصولات کشاورزی حداکثر به مدت 5 سال و بسیاری موارد دیگر، جملگی بر لزوم اجرای این قانون تأکید دارند.
در بسیاری موارد، مسئولان، علت اجراء نشدن برنامههای کلان را در بخش کشاورزی، از قبیل تسطیح اراضی و اجرای طرحهای آبیاری نوین، یکپارچه نبودن اراضی عنوان میکنند و خردبودن اراضی کشاورزی را مانعی در جهت اجرای این برنامهها میدانند. اگرچه نگرش مطلق به این موضوع، توجیه کننده عدم اجرای طرح و برنامههای کلان در بخش کشاورزی نیست، به هر حال خرد بودن اراضی کشاورزی در بعضی قطبهای کشاورزی کشور، نظیر گیلان، مازندران و خوزستان و استانهای آذربایجان شرقی و غربی، عاملی بازدارنده در اجرای برنامههای درازمدت است.
دورنمای طرح یکپارچهسازی اراضی کشاورزی
پس از درک نیاز به یکپارچهسازی اراضی کشاورزی، بنابر دلایلی که شرح داده شد، اهدافی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم مدنظر قرار میگیرند که دستیابی به آنها میتواند به سهم خود، پایه و اساس طرح و برنامههای دیگری در آینده باشد و این اهداف میتوانند بهصورت زیر ارائه شوند:
1- شنــاسنــامـهدار کردن اراضی کشور: شناسنامهدار نبودن اراضی، مشکلی است که هم اکنون روی بسیاری از برنامهریزیها، تأثیرات سوء خود را آشکار کرده است و تا این تاریخ، هیچگاه قادر نبودهایم که ارقام و آمار قابل اعتمادی را به منظور برنامهریزی، مثلاً در جهت نیاز به بذر و کود برای دو سال داشته باشیم. چنین کمبودهایی و همیشه اجرای برنامهها را با حدس و گمان همراه کرده که به هر حال یا دچار کاهش یا مبتلاء به فزونی بودهایم.
شناسنامهدار کردن اراضی، اعم از زراعی و باغی میتواند کمک شایانی به تأمین اعتبارات مورد نیاز، پیشبینی تولید، برنامهریزی جهت تأمین محصولات مورد نیاز جامعه، در نظر گرفتن مقدار صادرات محصولات، تأمین نهادهها اعم از کود، بذر و سم و بسیاری موارد مشابه بنماید.
2- تشکیل شرکتهای تعاونی و سهامیزراعی: یکی از رموز توفیق کشورهای پیشرفته در بخش کشاورزی، تشکیل، تقویت و حمایت از اتحادیهها، سندیکاها و تعاونیها و تشکّلهای صنفی در بخشهای خصوصی است و از آنجا که بخش کشاورزی کشور ما، خصوصیترین بخش تولید است، یکپارچهسازی و سهامدار کردن کشاورزان، متناسب با اراضی تحت مالکیت آنها میتواند به رشد و تعالی تولید و برداشتن گامهای بلند برای استقلال مالی آنان منجر شود، به شرطی که مثل گذشته با تغییر مدیریتها، آنها به حال خود واگذار نکردند یا اختیارات اعطاییشان باز پس گرفته نشوند.
3- خارج کردن تدریجی کشاورزی بیسواد و کمسواد: پایین بودن سطح سواد بسیاری از کشاورزان، همیشه مانعی در جهت اجرای برنامههای نوین کشاورزی بوده و اصرار آنها به تولید در حد «رفع نیاز» موجب درجا زدن و عقب ماندن از کاروان تولید انبوه شده است. جایگزین کردن این دسته از کشاورزان با فارغالتحصیلان رشتههای مختلف کشاورزی میتواند آینده متفاوتی را پیش روی بخش کشاورزی قرار دهد.
4- اجرای انواع طرحهای بیمهای: نگرانی از خسارات ناشی از آفات، بیماریها و بلایای طبیعی از قبیل سیل، طوفان، خشکسالی و غیره، همیشه مهمترین دلواپسی کشاورزان برای حفظ دسترنجشان و مضاف بر آن، ناامیدی از آیندهای که هنگام پیری و ناتوانی، آنها را میآزارد، موجب نگرانی مضاعفشان بوده است. به اجراء درآوردن انواع بیمهها در حمایت از محصولات کشاورزی و نیز خانوادههای کشاورزان پس از یکپارچهسازی اراضی به دلیل کسب درآمد بیشتر، میتواند کشاورزان معیشتی را به تجمع اراضی تشویق کند.
5- معافیتهای مالی برای فروشندگان اراضی زراعی: که این اراضی را به همسایههای خود بفروشند که این روند احتیاج به مصوبه مجلس شورای اسلامیدارد.
خرد بودن اراضی کشاورزی در بعضی قطبهای کشاورزی کشور، نظیر گیلان، مازندران، خوزستان و استانهای آذربایجان شرقی و غربی، عاملی بازدارنده در اجرای برنامههای درازمدت است
شناشنامه دار کردن اراضی، اعم از زراعی و باغی میتواند کمک شایانی به تأمین اعتبارات مورد نیاز، پیشبینی تولید، برنامهریزی جهت تأمین محصولات مورد نیاز جامعه، در نظر گرفتن مقدار صادرات محصولات، تأمین نهادهها اعم از کود، بذر و سم و بسیاری موارد مشابه بنماید.
مزایای یکپارچهسازی اراضی کشاورزی
1- امکان اجرای طرحهای کشت و صنعت: در جدول شماره 2 «حد فنی و اقتصادی اراضی زراعی و باغی در قالب نظامهای بهرهبرداری برحسب شرایط اقلیمیو امکانات استانها به تفکیک استانها، برای تعاونیهای تولید بهصورت اراضی زراعی 200 تا 1000 هکتار و اراضی باغی 250 تا 500 هکتار، شرکتهای سهامیزراعی بهصورت اراضی زراعی 400 تا 1200 هکتار و اراضی باغی 300 تا 600 هکتار و کشت و صنعتها بهصورت اراضی زراعی 100 تا 600 هکتار و اراضی باغی 150 تا 300 هکتار تعیین شده است که در صورت اجراء میتواند گامیمهم در یکپارچهسازی اراضی باشد.
2- اجرای طرحهای مدیریتی نوین: رها شدن از چرخههای دست و پاگیر مدیریتی کهنه که مداوماً موجب اتلاف سرمایه و انرژی در روند تولید میشود، میتواند گامیمهم در بهرهبرداری هرچه بهتر و بیشتر از امکانات موجود باشد.
3- اجرای طرحهای کشاورزی دقیق: استفاده و به کارگیری واقعی نهادههای کشاورزی از قبیل آب، بذر، سم، کود و سایر عملیات مرتبط با آنها، امروزه موجب پیدایش فناوریهای جدیدی به نام کشاورزی دقیق (Pricise) شده است که از اتلاف نهادهها و به شدت جلوگیری میکند و آنها را به شکل کاملاً دقیق و در زمان و مکان مناسب مورد استفاده قرار میدهد که موجب کاهش هزینهها میشود.
4- ایجاد مشاغل جدید، جلوگیری از گسترش مشاغل کاذب و ممانعت از مهاجرت کشاورزان: معضلی که در دو دهه اخیر، مشکلات غیرقابل حلی را برای جامعه بهوجود آورده، تخلیه سریع روستاها و تبدیل شدن کشاورزان به کارگران فصلی فاقد مهارت که بیشتر در امور ساختمانی یا سایر مشاغل بینیاز از فنون مهارتی بهکار مشغولند، بوده است. کشاورزی به روش سنتی و معیشتی و بالا رفتن نیازهای فردی به دلیل ارتقای درجه رفاه، بهداشت و آموزش و…، دیگر پاسخگوی احتیاجات اقشار و نسلهای جدید کشاورزان نیست و لذا آنان را وادار به مهاجرت به شهرها میکند. استخدام فارغالتحصیلان مراکز کشاورزی میتواند در گرایش فرزندان روستاییان به علوم و فنون جدید، انگیزههای منطقی ایجاد کند و از بهوجود آمدن نابسامانی و ناهنجاریها در اوضاع اجتماعی به دلیل مهاجرتهای اجباری، جلوگیری نماید.
ویژگیهای اراضی یکپارچه
1- امکان کشت محصولات در سطوح وسیع
2- کاهش هزینههای عملیات کاشت، داشت و برداشت
3- استفاده بهینه از نهادههای کشاورزی از قبیل بذر و سم و کود
4- افزایش بهرهوری از آب کشاورزی در صورت اجرای سیستمهای آبیاری نوین
5- ممانعت از هدر روی اراضی زراعی بهصورت جادههای بین مزارع، انهار آبیاری و غیره
6- امکان استفاده کامل از ماشینآلات کشاورزی و کاهش تردد اضافی در مزارع
7- افزایش ضریب مکانیزاسیون و اجرای کشاورزی دقیق
8- افزایش بازده محصولات و درآمد کشاورزان
9- کاهش نیاز بهکار فردی و کاهش ساعت کاری.