5 اقتصاد

شایسته است، حجم وام‌های مصوب بانک کشاورزی را با تسلط در مدیریت‌ها در مزارع هم‌خوان‌تر کنیم!

According the financing level of Agriculture Bank, it needs to empower managements in the farms

98-5-24

سردبیر نشریه کشاورز در تحلیل مردادماه خود مطرح می‌کند:

در صورت عدم تزریق علوم جدید به مزارع و تقویت امور آموزشی و ترویجی

ریسک‌پذیری بانک کشاورزی همچنان افزایش خواهد یافت!

دکتر گل‌افرا در حاشیه بحث‌های انجام شده بانکی، نقش مطبوعات تخصصی را در کاهش چالش‌های بانکی به‌ویژه مشتریان بانک، تعیین‌کننده دانست و افزود؛ بسیاری از مقالات چاپ شده در این نشریات، حتی اگر نامی از بانک کشاورزی نیز آورده نشده باشد، می‌تواند ضمن افزایش سطح اطلاعات فنی کشاورزان، به‌طور غیرمستقیم باعث ایجاد روابط شفاف‌تر بین آن‌ها و شعب بانک کشاورزی ‌شوند.
گل‌افرا، ریسک‌پذیری بانک را در آینده، بیشتر از قبل پیش‌بینی کرد و خاطرنشان ساخت که در شرایط فعلی توسعه پایدار کشاورزی و تعاریفی که از تولید و توسعه عنوان می‌کنند، تئوری‌هایی است که با واقعیت‌های ملموس مدیریت در مزارع فاصله دارند.
وی مهم‌ترین موانع بانک‌ها برای اعطای اعتبار در پرداخت‌ها به مشتریان خود را تحت هر عنوان، علاوه بر معرفی افراد با توصیه‌های همیشگی سازمان‌های ذی‌ربط که اغلب کم‌تجربه هستند و ناتوانی‌های مدیریتی نیز دارند، ناشی از عوامل زیر معرفی کرد:
1ـ ناسازگاری عوامل تولید با آینده‌نگری مزارع، ازجمله توزیع بدون محاسبه انواع کودها در مزارع، استفاده از سموم شیمیایی و سمپاش‌های غیراستاندارد و به‌کارگیری روش‌های مکانیزاسیون نامناسب و تخریب‌کننده خاک و بستر بذر که منجر به کاهش بهره‌وری تولید در واحد سطح می‌شود، جملگی می‌تواند جدول‌های توجیه اقتصادی بانک را نیز تحت‌تأثیر و تغییر قرار دهد.
2ـ به‌کارگیری روش‌های آبیاری ناسازگار با محصولات کاشته شده که نمی‌تواند با نیازهای ریشه گیاه همخوانی داشته باشند. متأسفانه در اغلب باغ‌ها نیز ریشه‌های درختان در خاک سرگردانند که این مشکل می‌تواند بازدهی درختان را خدشه‌دار کند و در مجموع بهره‌وری در مزارع و باغ‌ها را تحت‌تأثیر قرار دهد.

با توجه به مشکلات بازارسازی و بازاررسانی محصولات تولیدی به‌ویژه در مناطق روستایی و عشایری، گروه‌های پیمانکار آموزش‌دیده، می‌توانند با ارائه خدمات فنی و تخصصی، زنجیره‌های تولید تا مصرف را تکمیل کنند

3ـ عدم‌سازگاری نیاز بازارها با تولید در مزارع، به‌طوری‌که هر ساله این اعتراضات از سوی کشاورزانی صورت می‌گیرد که محصولی را با راهبرد کارشناسان این حوزه در مزارع تولید می‌کنند؛ ولی در فصل برداشت، به فروش نمی‌رسند که در این راستا درآمدهایی برای کشاورز وام گرفته در طرح‌های بانک ثبت شده؛ ولی در عمل اتفاق نمی‌افتند که از جمله می‌توان به برخی از این عوامل تأثیرگذار اشاره کرد:
الف‌ـ سال‌های بسیاری است که در عملکرد تعاونی‌های روستایی تردید وجود داشته؛ ولی تبلیغات بر سر مؤثر بودن آن‌ها در اقتصاد کشاورزی همواره وجود دارد؛ ولی در شرایط فعلی برای این تعاونی‌ها مشکل است که بتوانند در تنظیم بازار محصولات کشاورزی سهم بزرگی را به خود اختصاص دهند.
ب‌ـ سلف‌خرهای خرده‌پا و متوسط از یک‌سو و تجار بزرگ وارد‌کننده، نیازهای کشاورزان از سوی دیگر، گاهی ملموس و گاهی نیز نامحسوس و گاهی مرتبط با برخی تصمیم‌سازان، اقتصاد کشاورزی را رقم می‌زنند و بانک کشاورزی بدون سهمی در بازدارندگی، ناگزیر است که محاسبات خود را در ارقام توجیه اقتصادی با تولرانس‌های از قبل پیش‌بینی‌شده، رقم بزند.
ج ـ ‌براساس اطلاعات دریافتی از شنوندگان و بینندگان صداوسیما که هر هفته به‌طور مستمر توسط اینجانب رصد می‌شود، بسیاری از علاقه‌مندان در مناطق روستایی و عشایری، عاشق تولید و ماندگاری در سرزمین آباء و اجدادی خود، علاوه بر نیاز به دریافت علم و تجربه روز و تجهیزات مناسب و سازگار با مزارع خود، از یک‌سو شرایط دریافت اعتبارات یارانه‌ای، آن‌ها را نگران می‌کند و از سوی دیگر در مورد بازاررسانی محصولات تولیدی دغدغه دارند که اگر این مسائل در مناطق روستایی و عشایری حل‌و‌فصل نشوند، ادامه این روند نیز می‌تواند بر ریسک‌پذیری بانک در دریافت وام‌های اعطایی به این گروه از مشتریان را تحت‌تأثیر قرار دهد.
در این راستا بهترین گزینه، ایجاد و تقویت آموزشی و ترویجی گروه‌های خدماتی مطمئن هستند که با دریافت پشتوانه‌های مالی و دریافت مستمر آگاهی‌های فنی‌و‌حرفه‌ای بتوانند خدمات خاک‌ورزی حفاظتی، کاشت مستقیم (با کم‌خاک‌ورزی و بی‌خاک‌ورزی) و نظم دادن به عملیات داشت و پیامد آن برداشت، موجب تقویت بهره‌وری را در واحد سطح فراهم کنند تا همین گروه‌ها با وصل شدن به بازار مصرف، محصولات راهبردی و غیرراهبردی کشاورزان روستا و عشایرنشین را با سود عادلانه به مزارع آن‌ها بازگردانند.
د ـ میدان‌های میوه و تره‌بار در تهران و شهرهای دیگر، گسترده کار می‌کنند؛ ولی به‌علت مبالغ هنگفتی که غرفه‌داران به سازمان میدان‌های میوه و تره‌بار می‌پردازند، مدیریت آنجا ناگزیر است که این مبالغ را از مصرف‌کننده نهایی دریافت کنند!
از نواقصی که در نحوه عرضه این محصولات به چشم می‌خورد، بی‌نام و نشان بودن این محصولات است که مصرف‌کننده را مجبور می‌کند میوه و تره‌بار را از میدان‌های محلی یا مغازه‌ها خریداری کند؛ زیرا اغلب مصرف‌کنندگان چون از کیفیت‌ها آگاهی لازم را ندارند و در بازار گرایش به خرید انواع محصولات بزرگ‌تر وجود دارد، بنابراین تولید بیشتر براساس کمیت‌ها، نه کیفیت‌ها رشد می‌کند. درحالی‌که در تعریف امنیت غذایی، کیفیت‌ها نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.
از طرفی در فله‌فروشی محصولات باغی باعث می‌شود، نه تنها از روی بسته‌بندی‌ها نتوان به ماهیت محصول که از کدام مزرعه و باغ آمده است، پی برد؛ بلکه با درهم‌فروشی‌ها، چرخه محصولات غیرقابل استفاده از مزرعه و باغ به‌دست مصرف‌کننده افزایش می‌یابد. بنابراین باغداران و کشاورزان به‌علت درهم و گمنام‌فروشی‌ها، کمتر انگیزه پیدا می‌کنند به بهینه‌سازی ژنتیکی و مدیریتی تولید محصولات در مزارع و باغ‌هایشان بپردازند که قدر مسلم هیچ‌کدام از این موارد در اهداف وزارت جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی وجود ندارد که تولید به هر قیمتی صورت گیرد.
از این گزارش چنین برداشت می‌شود که شایسته است بانک کشاورزی، در ارتقای کیفیت خاک‌های زارعی در چارچوب اداره امور اراضی و راهبردهای بهتر برای افزایش مزرعه‌داران موفق، الگوسازی کند و در رأس این راهبرد، اتاق فکر بانک را با حضور کارشناسان متخصص فعال‌تر کند.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا