1-7-2-1 ترا ریخته

علیرغم مخالفت‌ها؛ محصولات تراریخته هر روز بیشتر از دیروز به ما تحمیل می‌شود

Import of GMO products imposed on consumers in Iran

98-8-32

در یک بحث تلویزیونی، موافق‌های مصرف محصولات تراریخته استدلال‌های خود را به نحوی مطرح کردند که بتواند سرپوشی بر واقعیت‌ها بگذارد و تولید و عرضه آن را رونق بخشند.
بحث این چنین آغاز شد: به‌طورکلی در بازار محصولات کشاورزی، ما دو نوع محصول سراغ داریم، محصولات اصلاح شده که اکثر محصولاتی که ما و شما مصرف می‌کنیم که از همین نوع است و هیچ مشکلی هم برای مصرف آن وجود ندارند مانند: سیب‌زمینی، گوجه‌فرنگی، خیار، حبوبات و غلات که اکثراً اصلاح شده است؛ اما نوع دوم محصولات دستکاری ژنتیکی یا تراریخته هستند. این واژه مخف انگلیسی GMO است که فرهنگستان ادب ایران گذاشته آن را «تراژن» نامیده. محصولاتی که ژن بیگانه‌ای را وارد ساختار ژنتیکی بذر کرده‌اند، و مردم چون حساس هستند، فکر می کنند که این دستکاری می‌تواند موجب انواع بیماری و سرطان شود.
• حال با توجه به گستردگی محصولات زراعی تغییر ژنتیک یافته، سؤالی که ذهن ما را به خود درگیر می‌کند این است که واقعاً محصولات تراریخته چه اثراتی می‌توانند روی سلامت ما داشته باشند؟
• این محصولات می‌توانند برای انسان‌ها بسیار سودمند باشند؛ زیرا این نوع محصولات در مقابل مصرف سموم دفع آفات مقاوم‌ترند، بازدهی بالاتری دارند و امروزه این امکان را داریم که آنها را طوری طراحی کنیم که غنی از املاح و مواد معدنی ویژه نیز باشند، تا بتوانند با برخی بیماری‌های مهم در دنیا مقابله کنند. شناخته‌شده‌ترین مثال در این زمینه برنج طلایی است، که ثابت شده این برنج می‌تواند میزان ویتامین A مورد نیاز روزانه بدن را تأمین کند. کمبود ویتامین Aسالانه بینایی را از نیم میلیون کودک در سراسر دنیا می‌گیرد که دوسوم آنها در طی یک سال پس از کوری جان خود را از دست می‌دهند.
امکان معرفی ویژگی‌های جدیدی در گیاهان یا از طریق روش‌های سنتی پیوندزنی یا از طریق اصلاح ژنتیکی صورت می‌گیرد. ویژگی‌های تمام موجودات زنده، همچون، اندازه، رنگ و شکل توسط ژن‌های آنها و تغییرات محیط بر رویش آن تعیین می‌شود؛ با افزایش دانش بشر درباره ژنتیک گیاهان و نقش هر ژن بر بروز خصوصیات آنها، امروزه ژن‌های بسیاری شناسایی شده که به تولید پایدار محصولات زراعی غذایی کمک خواهند کرد. در برخی موارد روش سنتی بهترین راه برای معرفی این ژن‌ها به گیاه مورد نظر است. در این روش محصول زراعی جدید با گیاهی که از ژن مثبت مورد نظر برخوردار است، پیوند داده شده و منجر به تولید محصولی با خواص دلخواه می‌شود.
شکی نیست که کمبود ویتامین A مشکل بزرگی در دنیای امروزی است؛ اما باید یک قدم به عقب برداریم و از خود بپرسیم که خواستار چه سیستم کشاورزیی هستیم و می‌خواهیم چطور اداره شود؟ اینها سؤالات سیاسی و اقتصادی‌اند و لزوماً سؤالات علمی نیستند. در حال حاضر ما سیستم کشاورزی صنعتی داریم که تک محصولی عمل می‌کنند. بخش بزرگی از محصولات زراعی از منابع بسیار محدودی،‌ تأمین می‌شوند.
در حال حاضر 53 درصد بازار بذرهای کشاورزی دنیا تنها منحصر به 3 شرکت است. ما باید این سیستم را تغییر دهیم و فرهنگ کشت‌مان را به جای تک محصولی به سمت چند محصولی ببریم. تا کنترل سیستم در دست چند شرکت بزرگ و محدود نباشد؛ چون امروزه کشاورزان مجبورند هر سال بذرهای تازه را با قیمت بالایی که این شرکت‌ها تعیین می‌کنند، خریداری کنند. برای محصولات تراریخته نیاز است که مواد شیمیایی کشاروزی مورد نیاز این کار نیز از همین شرکت‌ها خریداری شود، که این روند، فقط روی سیستم کشاورزی پرهزینه و مصرف‌گرا را بیشتر تقویت می‌کند.

محصولات تراریخته یا محصولاتی که اصلاح ژنتیکی شده‌اند، برای اولین بار در دهه 90 میلادی، در صنایع غذایی پدیدار شدند.

محصولات تراریخته یا محصولاتی که اصلاح ژنتیکی شده‌اند، برای اولین بار در دهه 90 میلادی، در صنایع غذایی پدیدار شدند. در سال 1994 میلادی شرکت «مونسانتو» موفق به کشت تنباکویی شد که به آفت گیاهی مقاوم بود. طولی نکشید که گوجه‌های تراریخته نیز به بازار راه یافتند. امروزه بیش از 80 درصد سویا و 100 درصد «پاپایای» تولید شده با محصولات تراریخته کشت داده می‌شوند. همچنین حدود 70 درصد از معروف‌ترین غذاهای خشک مخصوص نوزادان حادی مواد تراریخته هستند.
تولید این نوع محصولات مواد غذایی، موضوع بحث برانگیزی است؛‌ چراکه منتقدان معتقدند که این تکنولوژی تعادل طبیعت را بر هم خواهد زد. موضوع نگران‌کننده دیگر این است که تولید محصولات تراریخته در مقیاس بزرگ، می‌تواند باعث از کار افتادن چرخ تولید واحد‌های کوچک‌تر و کشاورزان مستقل شده و به مرور باروری زمین‌های کشاروزی را نیز به پایین‌ترین حد خود برساند.
کشاورزانی که هر سال مثلاً گندم تولید می‌کنند، مقداری از برداشت‌شان را به صورت بذر نگه می‌دارند تا برای سال بعد کشت کنند. امروزه در آمریکا این شرکت‌ها و صنایعی که این نوع بذور را تهیه می‌کنند، شرطی را که با دهقانان می‌گذارند، این است که وقتی محصول را برداشت می‌کنند، مقداری از محصول را برای بذر سال آینده نگه ندارند و حتماً برای سال بعد هم از بذوری تهیه کنند که این شرکت‌ها و صنایع ایجاد کرده‌اند.
در سال 2017 مساحت زیر کشت گیاهان تراریخته روی هم رفته به حدود 190 میلیون هکتار رسید که حدوداً 5/1 برابر مساحت ایران است. در حال حاضر محصولات زراعی تراریخته در 28 کشور جهان کشت می‌شوند که بیشتر آن در ایالات متحده آمریکا است که به تنهایی 39 درصد و در رتبه های بعدی برزیل با 27 درصد و آرژانتین 13 درصد و کانادا و هند هر کدام 6 درصد از این مساحت را به خود اختصاص داده اند.

37 کشور جهان و از جمله تعداد زیادی از کشورهای اروپایی، کشت تراریخته را ممنوع کرده‌اند؛‌ اما واردات محصولات تراریخته به اروپا ادامه دارد.

البته علاوه بر اینکه بسیاری از انسانها مصرف این مواد را به کلی کنار گذاشته‌، برخی کشورها نیز به کلی خود را از این مواد پاکسازی کرده‌اند. در سال 2016 میلادی کشور رومانی خود را از گروه کشورهای تولیدکننده محصولات زراعی تراریخته بیرون کشید و پرتقال و اسپانیا نیز تولید خود را کاهش دادند. اتریش، لهستان، ونزوئلا، یونان و سوئیس همگی فارغ از محصولات تراریخته هستند. همچنین طبق قوانین اتحادیه اروپا از جمله در انگلستان، مواد غذایی باید دارای برچسبی باشند که به این نکته اشاره کند که آیا این محصول حاوی یا شامل ارگانیزم‌های اصلاح شده ژنتیکی است؟ یا حاوی مواد تشکیل‌دهنده تولید شده از محصولات تراریخته؟ این بدان معنا است که همگی مواد غذایی، از جمله آرد، روغن خوراکی و شربت‌های حاوی قند از منابع اصلاح شده باید به‌عنوان محصولات تراریخته برچسب‌گذاری شوند و به خریداران و مصرف‌کنندگان قدرت انتخاب دهند.
براساس قوانین اتحادیه اروپا، محصولات تراریخته باید برچسب داشته باشند. آیا به نظر شما محصولات تراریخته، آینده غذایی ما را تأمین خواهند کرد یا که خطر بزرگی برای آینده ما خواهد بود؟
بزرگ‌ترین محصولات تراریخته جهان در آمریکا است. چرا؟ چون دولت آمریکا، حاکمیت آن حاکمیت سرمایه‌دارها است. همیشه رؤسای دولتی اکثر از لابی قدرت به روی کار آمدند. لابی قدرت هم وابسته به کمپانی‌های بزرگ است. کمپانی‌های بزرگ پشت‌سر رئیس‌جمهور آمریکا هستند. اینها نمی‌توانند از هم مخالفت کنند. اگر صلاح بود، رژیم صهیونیستی از محصولات تراریخته می‌کاشت. چرا تراریخته را نمی‌کارد؟ چون می‌داند که برای خاکش ضرر دارد؛ چون خاکش کوچک است. محدود است. محصور است. مجبور است که به مردمش غذای سالم بدهد. آنجا فست‌فود هم هست و واردات تراریخته هم انجام می‌گیرد، ولی اجازه کشت را نمی‌دهند. در کشورهای اروپایی چرا کشت ممنوع شده است؟ در اکثر بخش‌های کشورهای اروپایی، قسمت‌های پیشرفته اروپایی، کشت تراریخته ممنوع است.‌
37 کشور جهان و از جمله تعداد زیادی از کشورهای اروپایی کشت تراریخته را ممنوع کرده‌اند؛‌ اما واردات در اروپا وجود دارد. اگر چه واردات وجود دارد، اما کار مهمی که انجام می‌دهند، این است که شفاف به مردم می‌گویند چه اقلامی تراریخته هستند. یعنی شما وقتی به فروشگاه می‌روید ، می‌بینید که نوشته است این محصول تراریخته است. GMO را نوشته و شما حق انتخاب دارید. مردم همه حق انتخاب دارند که بدانند چه چیزی مصرف می‌کنند. ولی وقتی شما نمی‌نویسید، از کجا باید دانست؟! بنابراین باید از از کارهای خوب این دولت که مهر ماه سال گذشته قانون برچسب‌زنی را ابلاغ کرد، حمایت کرد. واقعاً کار زیبایی بود. از آنها تشکر می‌کنم. از وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو واقعاً ممنونم، اما احساس می‌شود که این قانون خوب اجرا نمی‌شود. در بسیاری از شهرها دیده شده که روی کالاها این علامت نیست و در برخی شهرهای دیگر هست. جالب اینکه در جامعه اروپا برچسب‌زدن اجباری است. در 64 کشور دنیا برچسب‌زنی تراریخته اجباری است.
صنعت کشت و تولید پنبه همیشه از صنایع پردرآمد در هند بوده، اما در سال‌های اخیر این مسأله تغییر کرده و آن به خاطر فشار زیاد اقتصادی روی کشاورزان و ورود بذرهای تراریخته است که حتی منجر به خودکشی بسیاری از این کشاورزان شده است.
شرکت «مونسانتو» به‌وسیله تبلیغات گسترده که بر روی محصولات تراریخته در این کشور داشته به فروش محصولات بذرهای تغییر ژنتیکی شده پرداخته و کشاورزان هندی را به وسوسه اینکه برداشت بیشتری از مزارع خود داشته باشند، تحت نفوذ خود قرار داده است. از آنجایی که این بذرها به شکل مصنوعی تولید می‌شوند و قابلیت نگه‌داری و کشت دوباره را به شکل ارگانیک و سنتی ندارند،‌ کشاورزان مجبورند هر سال با صرف هزینه‌های بالا نسبت به سال قبل انحصاراً این بذرها را از شرکت «مونسانتو» تهیه نمایند.
دانه‌های تراریخته بسیار گران‌تر از دانه‌های سنتی هستند و کشاورزان به امید اینکه این دانه‌ها بتوانند با باروری بیشتر، هزینه‌های آنها را جبران کند، هر سال زیر وام‌های با بهره بالا رفته تا این بذرها را خریداری نمایند؛ ‌اما با گذشت زمان، ‌کشاورزان دریافته‌اند که این دانه‌های اصلاح شده ژنتیکی به اندازه کافی محصول نمی‌دهند و زمین‌های آنها به‌وسیله تبلیغات فریبنده و تاکتیک‌های انحصاری شرکت «مونسانتو» رو به خشک شدن و ناباروری هر چه بیشتر پیش رفته است. از این رو کشاورزانی که حال به موعد پرداخت وام‌ها و بدهی‌های خود رسیده‌اند، به فروش زمین‌ها و خانه‌های خود روی آورده‌اند، و آنهایی که شرایط بدتری دارند اقدام به خودکشی کرده و خانواده‌های خود را در معرض بار مالی قرار داده‌اند.

شرکت «مونسانتو» گرچه خود را به‌عنوان دوست کشاورزان معرفی می‌کند، اما به نظر می‌رسد هدف اصلی این شرکت صرفاً سود است و در نهایت این کشاورزان روستایی و مصرف کنندگان هستند که از عواقب آن رنج می‌برند.

یکی از خانواده های کشاورزان هندی اینگونه تعریف می کرد: ما دو هکتار زمین زیرکشت داشتیم. چهار پنج روز قبل از این اتفاق،‌ همسرم به شدت در فکر فرو رفته بود، نه با کسی حرف می‌زد و نه چیزی می‌خورد. وی هیچ چیزی به من نمی‌گفت و فقط از بدهی‌هایش گله می‌کرد. آن روز،‌ حدود 10 صبح خانه را پیاده ترک کرد و گفت به زودی برخواهد گشت. برای ناهار برگشت به خانه و به من گفت که سم مهلک در مزرعه خورده و بعد خود را با شرایط بدی به بیمارستان رساند و بالاخره حدود ساعت 3 فوت کرد. پسرم 11 سال دارد و به مدرسه می‌رود. دخترم 9 هم ساله است و به مدرسه می‌رود. حالا باید چکار کنم؟! این دو هکتار زمین هیچ درآمدی برای من ندارد. دارم فکر می‌کنم هیچ‌کسی را ندارم که روی آن حساب کنم. خانواده همسرم که پیر هستند. چطور می‌توانم خودمان را با هیچ‌چی نجات بدهم؟! با این دو هکتار زمین و بدهی زیادی که روی دستم مانده، من در یک گرفتاری بزرگ گیر کردم.
شرکت «مونسانتو» گرچه خود را به‌عنوان دوست کشاورزان معرفی می‌کند، اما به نظر می‌رسد طرف اصلی «مونسانتو» صرفاً سود است و در نهایت این کشاورزان روستایی هستند که رنج می‌برند.
پروفسور «اریک سرارینی»، استاد مولکولی در دانشگاه کن فرانسه، پس از بررسی آزمایشات ابتدایی که روی محصولات تراریخته انجام شده بود، ‌متوجه نقایصی در این آزمایشات شد. سرارینی بیش از دو سال برای بررسی تأثیرات آفت‌کش‌های «راندآپ» که توسط شرکت «مونسانتو» تهیه می‌شد، روی سلامت انسان‌ها وقت گذاشت و آزمایشات مختلف سم‌شناسی را روی موش‌ها انجام داد. این در حالی بود که بیش از یک دهه اتحادیه اروپا با استناد به تأییدیه آزمایشات سطحی که در طول سه ماه توسط خود شرکت «مونسانتو» انجام داده بود، اتکا کرده بود. در طرح آزمایش سرارینی زندگی کامل یک موش با هدف پیش‌بینی اینکه چگونه انسان‌ها ممکن است تحت تأثیر مصرف تراریخته‌ها قرار بگیرند،‌ مورد مطالعه و آزمایش قرار گرفت.
در طول آزمایشات دکتر «سرارینی» پس از گذشت 4 ماه شواهدی از تغییرات هورمونی در موش‌های مورد آزمایش نمایان شد. این تغییرات پس از گذشت دو سال کاملاً به شکل غدد سرطانی در مورد موش‌ها قابل مشاهده بود. موش‌های مورد آزمایش بر اثر استفاده از محصولات تراریخته به انواع خطرناک سرطان در نقاط مختلفی از بدن‌شان مانند مغز، کلیه، کبد، دستگاه گوارش، پستان و دستگاه تناسلی مبتلا شدند. به غیر از ذرت‌های تراریخته که مورد آزمایش قرار گرفت، وی آزمایشات متعددی را روی تأثیرات استفاده از آفت‌کش‌های «راندآپ» که شایع‌ترین علف‌کش در جهان است، انجام داد، و تأثیرات این سم را نه تنها در خاک، بلکه در آب‌های روان،‌ هوا، باران و اخیراً در ادرار انسان نیز به دست آورد.
نتایجی که دکتر «سرارینی» در آزمایشات خود به دست‌آورد، فراتر از یک پروژه تحقیقاتی و یا نگرانی‌های شخصی مورد توجه قرار گرفت، و هم اکنون این نتایج به شکل گسترده‌ای در کل اروپا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به طوری که آزمایشات بسیاری توسط اساتید دانشگاه صورت گرفته، و‌ مقالات متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد در درازمدت مصرف محصولات تراریخته توسط حیوانات و موش های آزمایشگاهی،‌ کبد شروع به آسیب دیدن می‌کند. سیستم ایمنی شروع به آسیب دیدن می‌کند. اولین جایی که آسیب می‌بیند دستگاه گوارش است، ‌چون محل مصرف تراریخته است.
در اروپا به کسی اجازه کشت تراریخته را نمی‌دهند، ولی واردات مانعی ندارد. چون خیلی فرق دارد. دوست عزیز که حرف مرا می‌شنوی. دقت کن! خیلی فرق است میان کشت با واردات. کشت یعنی می‌رود در خاکت. سرزمین را دچار دگرگونی می‌کند. این موجود زنده است. این «کولن» دارد. این گرده دارد. این ریشه‌اش می‌رود داخل خاک نفوذ می‌کند. «میکروبیوم» خاک را به هم می‌زند. می‌گویند جایی که دو سال تراریخته کشت شود، آن خاک غیرقابل مصرف می‌شود. به خیلی چیزها مقاوم می‌شود. چون در ریشه‌اش هزاران و میلیون‌ها میکروب وجود دارد. این گرده‌ها در طی زمان در تمام مزارع اطراف تراریخته پخش می شود. برای همین با کشت آن مخالفند. واردات آن در خوراک دام و صنعت استفاده می‌شود. در زمین نمی‌رود. پس با اطلاع‌رسانی شفاف و قانون‌گذاری، کشت را ممنوع و واردات را آزاد کردند.
من می‌پرسم اینها بر اساس چیست؟ بر اساس ده‌ها آزمایش علمی مستند که پروفسور سرارینی و اساتید دیگر دانشگاه انجام دادند و نشان دادند که مصرف دراز مدت تراریخته باعث آسیب‌دیدگی می‌شود.
برای سال‌های متمادی انحصار فروش محصولات حاوی «گلای‌فوسیت» دست شرکت «مونسانتو» بود. «گلای‌فوسیت» یکی از ترکیبات اصلی علف‌کش «راندآپ» است که در حال حاضر فروش بسیاری در دنیا داشته و امروز به تمام مناطق دنیا رسیده است. برخی دانشمندان بر این باورند که افزایش استفاده از «راندآپ» ارتباط مستقیمی با افزایش آمار اوتیسم در دنیا دارد. سازمان جهانی بهداشت نیز «گلای‌فوسیت» را به عنوان ماده‌ای با احتمال سرطان‌زایی بالا شناسایی کرده است.
«گلای‌فوسیت» شناخته‌شده‌ترین علف‌کش در سراسر دنیا است، که شما اجازه استفاده از‌ آن را در غذاهای ما داده‌اید. در آب آشامیدنی ما،‌ در هوای شهرهای ما، در باران‌ها،‌ در خیابان‌های ما، در عسل، نان، برشتوک صبحانه، شیر سینه مادران و نوشیدنی‌های مخصوص یافت شده است. من واقعاً متأسفم. یک‌دوم مردان و یک‌سوم زنان در خطر ابتلا به سرطان هستند. این وضع ایالات متحده آمریکای امروزی است. این درصد بالایی است. یک بحران سلامت در آمریکا است. ما در این کشور بالاترین آمار ناباروری و سقط جنین غیر عمد را در تاریخ داریم؛ یعنی 30 درصد. حقیقت این است که اگر ما سلامت فرزندان‌مان را مقدم‌تر از سودبری نگذاریم، آینده خود را نابود خواهیم کرد.
در سال 2016 میلادی هیچ قانونی برای برچسب‌گذاری محصولات تراریخته در آمریکا وجود نداشت تا نشان دهد که محصول، حاوی ژن‌های دستکاری شده است یا خیر. یافتن محصولی که در آن از هیچ ماده‌ای تراریخته استفاده نشده باشد، واقعاً کار سختی است. اگر هم موفق به یافتن چنین چیزی شوید، این به آن معنا نیست که در «گلای‌فوسیت» هم استفاده نشده است. حتی سبزیجات خوردنی.
من واقعاً دلم برای اینجا تنگ شده است. اگر می‌توانستم بیشتر می‌ماندم، اما خوب جلوی اتفاقات زندگی را نمی‌شود گرفت. برگشتن به آبشار نیاگارا همیشه برای «هلن مکنیس» که حدود 20 سال در این مناطق کار کرده بود، دردناک است. خاطره‌های خوب زیادی از اینجا دارم. چند تا هم خاطره بد. بعضی‌هاشان ناراحتم می‌کنند. نمی‌دانم انگار احساسات پیچیده و درهمی می‌گیرم.
در سال 2002 میلادی هلن مبتلا به سرطان شناخته شد و این موضوع ذهنش را درگیر کرد که آیا سرطان وی نتیجه مصرف نوعی آفت‌کش به نام «راندآپ» بوده است. حتی وقتی اینجا قدم می‌زنم هم طعم‌شان را در دهانم و نشستن آن را روی لباس‌هایم حس می‌کنم. هلن باور دارد که مصرف آفت‌کش «راندآپ» وی را مبتلا به بیماری کرده است؛‌ چراکه استفاده از این موارد امروزه بسیار جنجال بر‌انگیز شده است. شرکت «مونسانتو» که بالغ بر 40 سال این آفت‌کش را وارد بازار می‌کرد به جرم پنهان نگه‌داشتن ارتباطات احتمالی به استفاده این ماده شیمیایی و سرطان مجرم شناخته شد.
من فکر می‌کنم که آنها از سرطان‌زا بودن مواد آگاه بودند. آنها دانشمندانی که در مورد این مواد اعلام خطر کردند را تهدید می‌کردند و سعی داشتند با به بازی گرفتن همه به معنای واقعی کلمه کلاهبرداری کنند. آدم چیزی را که به وی بگویند، باور می‌کند، ولی بعدها می‌فهمد که با پنهان کردن حقیقت از اعتمادش سوءاستفاده کردند. پس از آشکار شدن مدارک خصوصی شرکت «مونسانتو» که از بسیاری از اسرار محرمانه این شرکت پرده برداشت هزاران نفر همچون هلن به دنبال جواب سؤال‌های خود بودند.
در ابتدا آفت‌کش «راندآپ» در اواسط دهه 70 میلادی وارد بازار شد و به‌عنوان محصولی معجزه‌آسا مورد استقبال قرار گرفت. هر گیاهی که در تماس با این علف‌کش قرار بگیرد از بین خواهد رفت، البته به جز گیاهان تراریخته که ژن‌های مقاوم به این علف‌کش در آنها جاسازی شده است.
ترکیب اصلی این علف‌کش ماده شیمیایی به نام «گلای‌فوسیت» است. هنگام گشت‌وگذار در پارک، هلن متوجه یکی از کارکنان شهرداری شد که هنگام رسیدگی به پارک، پوشش محافظتی به تن داشت و در حال افشاندن این علف‌کش در حاشیه پیاده‌روها بود. این فرد لباس سرتاسری سفید با چکمه‌های بلند، دستکش و ماسک داشت و سرش را کاملاً پوشانده بود. درست است که خود را کاملاً پوشانده بود، ‌اما من کاملاً‌ در معرض این مواد قرار داشتم. این موضوع مرا نگران کرد. چون می‌توانستم حتی طعم آن را هم در هوا حس کنم.

شگفت آور است که برخی از اساتید دانشگاه‌های ما بدون تحقیقات راندوم در بین مصرف کننده‌ها و پی‌گیری‌های آزمایشگاهی، از وارادات و مصرف 32 قلم محصولات تراریخته در کشورمان دفاع می‌کنند

در ماجرای دیگری، یکی از همکاران هلن پس از برخورد با این ماده علف‌کش، حالش بد شد. هلن نگران افرادی که برای تفریح به پارک می‌آمدند، نیز بود. هم بچه‌ها و هم بزرگترها همگی در معرض خطر آن قرار داشتند. حتی با اینکه حدود 3 ساعت بود که سم‌پاشی کرده و رفته بود،‌ اما وجودش هنوز در هوا حس می‌شد. او با نماینده بهداشت و ایمنی منطقه خود گفت‌وگو کرد، اما این کار جلوی سمپاشی را نگرفت.
بله. این کار سال‌های طولانی ادامه پیدا کرد. تمام سال‌هایی که من آنجا زندگی می‌کردم. در طول فصل‌های بهار و تابستان سم‌پاشی می‌کردند. هلن گمان دارد که حدود 50 با در معرض موادی همچون «راندآپ» قرار گرفته است.
از زمان ورود تنباکو به بازار برخی یاد گرفتند که چطور مدارک علمی را جعل کنند تا با استفاده از آن کارهای علمی صورت گرفته که به ضررشان است را بی‌اعتبار جلوه دهند. تحقیقاتی وجود دارد که «مونسانتو» انجام داده که ناشی از خطرات جدی هستند، اما مخفی نگه داشته شدند و هیچ وقت به دست آژانس‌های نظارتی انجمن علمی‌ای داده نشده است.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا