98-6-16
تولید کنندگان محصولات تراریخته اینچنین از کار خود دفاع میکنند:
علفکش کمتر، سود و محصول بیشتر
فقط میزان و مقدار مصرف شده از یک ماده باعث میشود که آن ماده سمی باشد یا نباشد.
تا چه حد میتوان به محصولات غذایی با تغییرات ژنتیکی اطمینان کرد؟
تکنیک ژنی مدرن این امکان را حاصل مینماید که خصوصیات مختلف گیاهان آنچنان تغییر و تحول یابد که تأثیر بسیار چشمگیری برای تغذیه انسانها داشته باشد. بهوسیله تغییرات ژنتیکی، گیاهان مقاومت بسیار زیادی را در مقابل بیماریها و آفات پیدا میکنند. در این صورت است که آنها خشکسالی، رطوبت و نم، باد، گرما و حرارت را بهتر تحمل میکنند. به میزان بیشتری مواد غذایی بهویژه ویتامینها یا محصول بیشتری را تولید میکنند. چنین خصوصیاتی برای کشاورزی در سطوح جهانی دارای اهمیت بسزایی میباشد؛ چرا که آب و هوا بهصورت چشمگیری در حال تغییر و تحول است. همچنین بهطور مداوم شرایط زندگی برای گیاهان در حال تغییر و دگرگونی است؛ برای رقابت با گیاهان جدید، حشرات یا امراض بهسرعت انتشار مییابند و از آنجا که ساخت و تولید یک محصول جدید میتواند 10 تا 15 سال بهطول بینجامد، کشاورزان باید کاملاً آیندهنگر باشند.
ژن تکنیک، بهعنوان یک انتخاب مدرن
بهینهسازی هدفمندانه گیاهان به سالهای بسیار قبل برمیگردد. تقریباً 100 سال است که کشاورزان و دامداران از چنین تکنیکهایی استفاده میکنند؛ برای مثال، تغییر زیستمحیطی و سرعت پرورش گیاهان با ویژگیهایی که مد نظر ماست، بهوسیله مواد شیمیایی یا پرتوتابی و تولید بذرهای ارگانیک.
ژنتکنیک: یعنی یک ژن جدید در گیاه کاشته میشود. روشی است که بیش از 30 سال است که وارد عرصه کشاورزی شده است. در سال 2016 بیش از صد نفر از برندگان جوایز نوبل درخصوص ژنتکنیکی کشاورزی اظهارنظر کردند. با کمک این روشها کشاورزان میتوانند، محصولاتشان را بهتر در مقابل شرایط بد آب و هوایی مثل خشکسالی، رطوبت و نم زمین یا نمکدار شدن زمین محافظت کنند. آنان همچنین در این تفکر هستند که در آینده، ریشه گیاهان توانایی جذب مواد غذایی بهخصوصی را داشته باشند یا توانایی انبار کردن مواد غذایی یا علوفه دام را بهطور محسوس بهتر نمایند. در حال حاضر پژوهشگران روی سیبزمینی مشغول آزمایش هستند که به هنگام پختن یا سرخ کردن، مواد سمی«Acrylamid» کمتری را ایجاد کند. که این امر قطعاً به سلامتی مصرفکننده منتهی میشود.
گیاهانی که ژنشان متحول شدهاند، سربلند از آزمایش بیرون آمدند
گیاهانی که بهوسیله روشهای ژنتکنیکی، تغییر و تحول یافتهاند، باید برای آنان مجوز مصرف صادر شود. آزمونهای متعددی که درخصوص اثبات سلامتی این گیاهان برای انسان و همچنین انطباق با محیطزیست صورت میگیرد و شامل آزمایشهایی در محل رشد آنها، همچنین آزمایشهایی مربوط به تغذیه توسط این گیاهان (آزمایش روی علوفه) آزمایشهایی در زمینهای کشاورزی بیرون از محیط آزمایشگاه (داشت، کاشت و برداشت) که البته چنین آزمایشهایی طبق مقررات از پیش تعیین شده هستند. از زمان ورود ژنتکنیکی در حیطه کشاورزی، گیاهان مذکور در آزمایشهای بیشماری به اثبات رساندهاند که این گیاهان دقیقاً مانند گیاهان قدیمی و اصیل یا گیاهانی که با روشهای دیگری بهوجود آمدهاند، برای سلامتی انسانها و محیطزیست قابل اطمینان هستند.
مدتزمان زیادی است که پژوهشهای فراوانی درخصوص حیوانات مفید (گاو، گوساله، خوک و پرند گان) صورت پذیرفته است. در این راستا، در آمریکا سالیانه بیش از 9 میلیارد (معادل 95 درصد کل حیوانات در آمریکا)، گوساله، خوک و پرندگان (مرغ، اردک، غاز و …) از غذایی استفاده میکنند که با تکنیک ژنی بهینهسازی شدهاند و برای مصارف خوراک انسانی پرورش داده میشوند.
پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا (شهر داویس)، اطلاعات منتشر شده در رسانهها را (که برای عموم قابل دسترسی بود)، بین سالهای 1983 تا 2011 را مورد بررسی و کنترل قرار دادند که در این مدت مذکور چه اطلاعات مهم و قابل تأملی درخصوص اینگونه حیوانات صورت پذیرفته است. آنان به این نتیجه رسیدند که با شروع سال 2000 میلادی بیش از یکصد میلیارد از حیوانات مفید، بهوسیله غذای تهیه شده از تکنیک ژنی، مورد تغذیه قرار گرفتهاند. تمام حیوانات بدون استثناء قبل از کشتار توسط دامپزشک معاینه میشدند، همانطور که قانون مقرر کرده بود. میزان تولید شیر گاو و میزان گوشت تولید شده خوک، گوساله و سایر پرندگان پیوسته افزایش و تعداد حیوانات بیمار برعکس مرتباً کاهش
یافته بودند.
آیا تکنیک ژنی به معنی بیشتر استفاده کردن از سموم دفع آفات نیست؟
دوستداران محیطزیست چنین ادعایی را مطرح میکنند که کشت زمینهای کشاورزی بهروش تکنیک ژنی، باعث افزایش چشمگیر حجم استفاده از سموم دفع آفات کشاورزی میشود. با یک نگاه اجمالی به آمار و حقایق میتوان مشاهده کرد که دقیقاً عکس این ادعا صورت پذیرفته است. در پایان سال 2016 میلادی در جهان، معادل 185 میلیون هکتار زیر کشت بهروش تکنیک ژنی رفته است که بیشتر از همه شامل سویا، پنبه، ذرت و منداب (گیاهی است از تیره شببو با دانههای روغنی) میشد، برتری این اقلام نسبت به سایر موارد این است که اینها نسبت به آفات کشاورزی یا در مقابل گلیفوسیت مقاوم هستند. بدین صورت کشاورزان علفهای هرز را نابود میکنند و این گیاهان همچنین برای آب و هوا و زمینهای کشاورزی مفید هستند.
علفکش کمتر، سود و برداشت محصول بیشتر
در سال 2014 یک گروه از دانشمندان رشته کشاورزی در دانشکاه گوتینگن، حدود 150 آزمایش علمی را ارزیابی نمودند. این آزمایشها شامل آنهایی هم میشد که توسط سازمانهای دولتی انجام نگرفته بود. این آزمایشها در خصوص پیامدها و عواقب تکنیک ژنی و تغییرات آنها روی زمینهای کشاورزی، مثل سویا، ذرت و پنبه میشدند. محققان به این نتیجه رسیدند که بهطورمتوسط،کشاورزان باید معادل 37درصد کمتر از سموم دفع آفات استفاده میکردند و از طرف دیگر معادل 22درصد اضافه برداشت داشتند. با عنایت به افزایش هزینه خرید بذر کشاورزان بهطور متوسط حدود 68 درصد سود بیشتری کسب کرده بودند. یکی از مواردی که در آن مصرف سموم دفع آفات بهصورت محسوسی کاهش چشمگیری داشت، مربوط به گیاهانی بود که در مقابل حشرات مقاوم شده بودند. بیشترین تأثیر مثبت، مربوط به کشاورزانی از کشورهای در حال توسعه بود. آنها توانسته بودند سودشان را بهطور محسوسی بیش از کشاورزان کشورهای صنعتی، مانند کشورهای آمریکا و کانادا، افزایش دهند.
آیا زمان استفاده از تکنیک ژنی CRISPR/Cas بهسر آمده است؟
«CRISPR/Cas» که زیرمجموعهای از «Genome Editing» است، یکی از پر بحثترین تکنولوژیهاست. مورد استفاده آن در انسانها، جهت بهبود بالقوه بیماریهای ارثی، امید و آرزوهای زیادی را بهوجود آورده است. ولی استفاده از آن در گیاهان، برعکس موجب ترس و شک و دودلی شده است.
Genome editing (also called gene editing) is a group of technologies that give scientists the ability to change an organism’s DNA. These technologies allow genetic material to be added, removed, or altered at particular locations in the genome. Several approaches to genome
editing have been developed.
CRISPR/Cas چیست؟
حتی باکتریها هم میتوانند مریض شوند، آنها اغلب بهوسیله ویروسها عفونی میگردند.کلمه مختصر شده
« CRISPR/Cas»، ابزاری در یک قسمت از سیستم ایمنی طبیعی باکتریهاست. این ابزار باعث میشود که باکتریها بتوانند در مقابل عفونتها از خود دفاع کنند. ویروسها بسیار کوچک هستند، آنها حتی یک سلول هم نیستند. آنها اصولاً فقط ژن (DNA , RNA) هستند. ویروسها این ژنها را در ژنهای باکتریها کشت میکنند، البته باکتریها میخواهند از دست این ژنها (کاشته شده بهدست ویروسها) رهایی یابند. این مهم بهوسیله CRISPR/Cas صورت میپذیرد؛ اساس این قسمت مربوط به ژن را که توسط ویروسها ایجاد شدهاند، شناسایی و آن را دقیقاً از محل خود جدا میکنند.به همین دلیل است که اغلب تحتعنوان «قیچیژنی» نامیده میشوند. مهم این است که تکنولوژی این امکان را به انسان میدهد که یک ژن از گیاهان، حیوانات یا انسانها را هدفمندانه مورد تغییر و تحول قرار دهد.
بدون تکنیک ژنی کلاسیک (قدیمی)
روش CRISPR/Cas خود را اصولاً مجزا از روشهای کلاسیک تغییر و تحول ژنی در گیاهان میداند. بدین ترتیب میتوان محل ژنوم (محلی که تغییرات در این مکان اتفاق میافتد) را دقیقاً کنترل کرد. از همه مهمتر، هدف ما این نیست که یک ژن غریبه را در گیاهی بکاریم، هدف ما این است که یک ژن را بیاثر کنیم و یا خصوصیاتی را در یک گیاه «دوباره فعال» کنیم. مثلاً دوباره احیاء کردن گونههایوحشی گیاهی که در طول سالهای متمادی از بین رفته است. چنین تغییر و تحولاتی، یا از طریق پرورش کلاسیک طولانی مدت گیاهان حاصل شده است یا از طریق جهش زیستمحیطی طبیعی. در هر صورت، این دو روش هیچ فرقی با هم ندارند، چرا که هیچ اختلافی مابین آنها مشاهده نمیشود. فقط روش کلاسیک سادهتر، سریعتر و دقیقتر است.
با استفاده از CRISPR/Cas
به چه چیزی میتوان دسترسی یافت؟
در حال حاضر، یکسری کامل پروژهای تحقیقاتی یا حتی صدور اولین مجوز مصرف وجود دارد که میتوان به آنها اتکا کرد. با کمک CRISPR/Cas ، گیاهانی مثل برنج یا گندم مقاومت بیشتری از خود در مقابل عفونتهای قارچی نشان میدهند یا گوجهفرنگی که دارای مزه بهتری میشود یا در بادام زمینی که به خنثی کردن آلرژی در آن میانجامد. بهترین روش
«Genime Editling» تا به امروز همین « CRISPR/Cas» که یک روش عمومی و فراگیراست، میباشد. CRISPR/Cas ارزان و ساده است، بههمین دلیل دانشگاهها و انستیتوها که دارای بودجه تحقیقات بالایی نیستند، هم میتوانند در این خصوص فعالیت کنند.
سیاست چه برخوردی باید در خصوص CRISPR/Cas اتخاذ کند؟
تکنیکهای جدید پرورش گیاهان، کمک زیادی به تنوع گیاهی میکند، بهوسیله انطباق جدید گیاهان با محیطزیست یا بهینه سازی آنها. تکنیکهای جدید باعث افزایش کاربرد تنوع ژنتیکی میشوند که این تنوع در حال حاضر، بهصورت محدود مورد استفاده قرار گرفته است.
باید نتیجه مدنظر قرار گیرد، نه فقط راه رسیدن به آن براساس تنظیمات سیاسی، دیدگاه شرکت «بایر» دقیقاً مانند شرکت «مکث پلانک» (سهامی) است. این بدین معنی است که اگر در یک گیاه یک ژن خارجی کشت نشود و همچنین گیاه مذکور بهوسیله پرورش مصنوعی یا از طریق جهش طبیعی زیستمحیطی بهوجود آمده باشد، این باعث گمراهی میشود اگر این گیاه را بهعنوان «تکنیک ژنی» محاسبه کنیم. مهم این است که چه چیزی بهدست مصرفکننده میرسد؛ نه اینکه ما از چه تکنولوژی در این خصوص استفاده کردهایم. مقررات بیش از حد (دستوپاگیر) و همچنین هزینههای مرتبط با آنها، و به تعویق انداختن پژوهشها، مانع از ایجاد روشهای جدید و همچنین مانع از کاربرد این روشهای نوین و دقیق بر صنعت کشاورزی در اروپا را حاصل مینماید و در این صورت است که توانایی رقابت بینالمللی کشاورزان اروپایی، بهخصوص در مورد واحدهای کوچک یا متوسط، تحتتأثیر منفی قرار میگیرد.
آیا کشاورزی ارگانیک قادر است که دنیا را تغذیه کند؟
در کشاورزی ارگانیک، موضوعاتی مثل زمینهای کشاورزی، گردش مواد، پیامدهای میوهها، ادغام فرهنگی گیاهان یا استفاده از حیوانات مفید، همیشه مدنظر بوده است. کشاورزی ارگانیک همچنین باعث انگیزه برای کشاورزان غیرارگانیکی نیز شده است. اما برای تغذیه جمعیت رو به افزایش انسانها، به هیچوجه مجاز (صلاح) نیست. در آلمان، برداشت محصولات غذایی ارگانیک مانند میوهها، سبزیجات یا غلات بین 20 تا 50 درصد کمتر نسبت به کشاورزان غیر ارگانیک است و فقط در خصوص کاه و علوفه، برای تغذیه چهارپایان تا 9 درصد افزایش محصول مشاهده میگردد. برای مثال «green peace» (صلح سبز) در کتاب خود «تغییر کشاورزی در سال 2050 » پیشبینی کرده است که برداشت محصولات کشاورزی در آلمان، در صورتی که تمام کشاورزان از روش ارگانیک استفاده کنند، به میزان 40درصد کاهش مییابد.
دانشمندان علم کشاورزی دانشگاه «همبولت»، برای شهرهای برلین و اگریپل (ایتالیا) در یک پیشنهاد کاری از اتحادیه صنعت کشاورزی، یک پژوهش علمی انجام دادهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که در سال 2013 در صورتی که، تمام زمینهای کشاورزی بهصورت ارگانیک زیرکشت بروند، معادل 1/12 میلیون تن گندم در آلمان، هرساله کمتر تولید میشود. این حجم تولید گندم، معادل مصرف سالانه 184 میلیون جمعیت (ساکن کشورهای، آلمان، فرانسه و لهستان) میباشد یا درخصوص سیبزمینی هر ساله معادل غذای 155 میلیون نفر کمتر تولید میشود. درضمن اگر ما براساس مقررات در روش ارگانیک، استراحت 12 ماه زمین را نیز مدنظر قرار دهیم، میزان تولید محصولات از اعداد عنوان شده فوق نیز کمتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، دنیایی که فقط و فقط به روش ارگانیک تولید محصول میکند، احتیاج به زمینهای بسیار زیادتری دارد تا تغذیه انسانها را پاسخگو باشد؛ ولی چنین زمینهایی در دسترس نیست.
“شرکت بایر” نیز عرضهکننده محصولاتی برای کشاورزان ارگانیک است
با اینحال، کشاورزی ارگانیک هم یک قسمت از اقتصاد موادغذایی است و انتخاب بسیاری از کشاورزان و مصرفکنندگان است و به همین دلیل، شرکت بایر محصولاتی تولید کرده است که مورد استفاده مخصوص در کشاورزی ارگانیکی است.برداشت محصول در زمینهای ارگانیک بهطور محسوس کمتر از کشاورزی در زمینهای غیرارگانیک میباشد.
چطور در کشاورزی ارگانیک، کشاورزان محصولات خود را از دست آفات و امراض محافظت میکنند؟
کشاورزان محصولات ارگانیک هم باید محصولاتشان را از تهدید قارچها، حشرات مضر و امراض حفاظت کنند. ولی آنها به هیچ عنوان اجازه ندارند از مادهای استفاده کنند که بهصورت مصنوعی تولید شده باشد؛ چرا که این مواد غیرطبیعی هستند. مصرف چنین موادی، جای تفکر و تأمل دارد، نه تنها از لحاظ سلامتی، بلکه از لحاظ زیستمحیطی. مثلاً برای مبارزه با عفونتهای قارچی، نمیتوان از مصرف «فلز سنگین مس» صرفنظرکرد. این ماده نهفقط جذب زمین کشاورزی میشود بلکه برای موجودات زمین مانند حیوانات آبزی نیز خطرناک است، زمانی که آنها وارد آبهای سطحی شوند. مقررات زیستمحیطی اروپا، استفاده از مس خالص را تا میزان شش کیلو در سال به ازاء هر هکتار مجاز شناخته است. در آلمان در خصوص کشاورزی، انگور، سیبزمینی و میوههای ارگانیک تا سه کیلوگرم در سال به ازاء هر هکتار مجاز است.
برای مبارزه کردن با حشرات در کشاورزی ارگانیک، کشاورزان از باکتریها استفاده میکنند. ولی وقتی که حشرات تعدادشان زیاد باشد، کشاورزان از سموم گیاهی مانند «Pyrethrum extract»
و «Pyrethrin» و «Azadirathin» که البته مصرف اینها دیگر در آلمان مجاز نمیباشد و بهجای آنها «Rotenon» استفاده میکنند.