98-6-20
افزایش مصرف کودهای شیمیایی، استثمار خاک و محیط زیست است
باید باور کنیم که بازگشت به طبیعت، برای حفظ سلامت مردم ضرورتی زیربنایی است
از ابتدای انقلاب (1357) تاکنون، جمعیت کشور افزون بر دو برابر و از 35 میلیون نفر به بیش از 76 میلیون نفر رسیده است. این افزایش جمعیت منحصر به مملکت ما نیست و موضوعی جهانی است؛ زیرا از سال 1950، جمعیت 5/3 میلیاردی جهان به افزون بر 7 میلیارد نفر تا سال 2010 بالغ شده است.
محدود بودن منابع آب شیرین و اراضی قابل کشت (18 میلیون هکتار اراضی آبی و دیم) کشور و ازدیاد مستمر جمعیت، موجب تحمیل فشار هرچه بیشتر به اراضی و به دنبال آن، پیگیری در یافتن راهکارهایی برای تولید محصولات موردنیاز جامعه بوده است. این راهکارها باید در زمینههای مرتبط با بذر، آفتکشها و دیگر موارد قابل مصرف در بخش حفظ نباتات باشد.
در اینجا با اولویتبندی موضوعها، به مبحث کود میپردازیم. گرچه انتخاب زمین برای ایجاد بستر مناسب به منظور رشد و نمو بذور گیاهی الزامی است، اما به دلیل برداشت مداوم عناصر مغذی از خاک توسط گیاهان، در صورت تمایل به تکرار کشت محصول، باید قبل یا بعد از اقدام به کشت، به اندازه مواد برداشت شده در کشت قبلی از موارد مورد نیاز گیاه به خاک اضافه شود. در اعصار گذشته، کشاورزان با رها کردن اراضی به مدت چند سال یا افزودن فضولات دامی به این اراضی، از خالی شدن خاک از مواد و عناصر مورد نیاز گیاهان ممانعت میکردند.
با فرسایش اراضی بر اثر استفاده مکرر و افزایش تصاعدی جمعیت در چند دهه اخیر، تبدیل اراضی مرتعی و جنگلی به قابل کشت، سرعت بیشتری گرفته و زیرساختهای تولید را محدودتر کرده است. به بیانی دیگر، عکسالعمل تجاوز انسان به طبیعت بهتدریج دامنگیر او میشود. با فقیر شدن و تخریب اراضی کشاورزی، تأمین مواد غذایی مورد نیاز جمعیت رو به ازدیاد کشور با چالشهایی جدی مواجه میشود که در صورت بیتوجهی و فقدان برنامهریزی زیربنایی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی به بار خواهد آمد.
یکی از نهادههای مهمی که باید از ابعاد گوناگونی از جمله جنبههای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، بهداشتی، صنعتی و غیره، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، کود است.
تا قبل از سال 1320، تمامی مزارع کشور با کودهای دامی و بقایای گیاهی محصولات تقویت میشدند تا اینکه در این سال، ورود 11 تن از انواع کودهای شیمیایی به کشور آغاز شد. در دهههای 60 و 70 که با سرعت گرفتن روند افزایش جمعیت همراه بود، استفاده از کودهای آلی تقریباً به فراموشی سپرده شد.
اولین کارخانههای پتروشیمی در سالهای 1340 و 1350 در چند منطقة کشور که دسترسی نزدیکی به منابع نفتی داشتند، برپا شد؛ آنگاه کودهای شیمیایی به مزارع کشور سرازیر شدند. کشاورزان که از سرعت تأثیر این کودها بر محصولات خود شگفتزده یا به بیان دیگر، ذوقزده شده بودند، استفاده از کودهای آلی را به یکباره کنار گذاشتند و بدون آگاهی از عواقب این تندروی یکجانبه، به از بین بردن خواص فیزیکوشیمیایی خاک، میکروارگانیسمها، اختلاف در محیط زیست و آلوده کردن آبهای تحتالارضی که به عنوان آب شرب یا آب آبیاری مورد استفاده قرار میگرفتند، اقدام کردند.
افزایش صددرصدی مصرف کودهای شیمیایی نسبت به سال 1357 تاکنون از 2/2 میلیون تن به بیش از 4/4 میلیون تن، نشان از افراطگرایی در مصرف این مواد است که در صورت تقسیمبندی و معدلگیری به هر هکتار از اراضی به طور سرانه 244 کیلو میرسد که البته اراضی آبی نسبت به اراضی دیم سهم بیشتری را از آن خود کردهاند.
تحقیقات و آزمایشهای به عمل آمده از آبهای تحتالارضی و شرب نشان داده است که آلودگی به مواد شیمیایی حاصل از مصرف این کودها، از حدود استاندارد، بسیار بالاتر است و عامل بروز بسیاری از بیماریهای مهلک نظیر انواع سرطانهاست که هزینههای زیادی را بر آحاد جامعه تحمیل و نیروهای کارآمد را از چرخه فعالیت جامعه خارج میکند.
وجود نیتریتهای سمی که از کودهای نیتراته ناشی از نفوذ بقایای کودهای شیمیایی در آبها، مواد غذایی و میوهها، مؤید نیاز در بازنگری و تصمیمگیری در چگونگی نحوة استفاده از کودهای شیمیایی است. شاید یکی از این روشها، معادلسازی قیمت این کودها با کودهای آلی است که میتواند کشاورزان را در زمینه بهکارگیری کودهای آلی سوق دهد. شدت و زمان استفاده از کودهای شیمیایی، موجب فقر خاک و کاهش شدید جمعیت میکروارگانیسمهای مفید آن میشود که تغییر رنگ آن از تیره به روشن، گواهی بر این مدعاست. در سه دهة اخیر، کشاورزان به طور تقریب، منحصراً از کودهای شیمیایی برای کشتهای زراعی، گلخانهای و حتی باغی استفاده کردهاند که ضرورت دارد حتی این روش تغییراتی به وجود آید.
هر فرد ایرانی در طول یک روز در حدود یک کیلو آشغال تولید میکند که دوسوم از این آشغالها از نوع تر و قابل تبدیل به کودهای آلی و کمپوست هستند. ضمن آنکه معدوم کردن این حجم از آشغال، عواقب ناخوشایندی برای محیط زیست و سلامت انسانها دارد. جمعآوری، حمل و دپو کردن آنها در فضاهای باز اطراف شهرها، علاوه بر تحمیل هزینههای فراوان به شهرداریها، زمینة رشد و تکثیر حیوانات و حشرات ناقل بیماریها را فراهم میکند. از سوی دیگر، در مناطق روستایی و مراکز پرورش دام به صورت صنعتی و نیمهصنعتی، روزانه هزاران تن فضولات دامی به وجود میآید که رها کردن آنها در طبیعت ضمن آلودگیهای زیست محیطی، موجبات انتشار بیماریهای مشترک انسان و دام میشود.
تبدیل بهداشتی ضایعات و پسماندهای شهری و همچنین فضولات دامی به کود کمپوست و برگرداندن آنها به اراضی کشاورزی، ضمن دفع این آلایندهها از محیط زیست و اماکن مسکونی، به باروری اراضی کشاورزی و کاهش نیاز کشاورزان به کودهای شیمیایی کمک شایانی میکند. این دسته از کودها به دلیل داشتن مجموعهای از عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان و ایجاد هوموس در خاک، ضمن ایجاد محیط مناسب برای رشد میکروارگانیسمهای خاک از آلودگی خاکها و نیز آبهای ثقلی جلوگیری میکند.
کرمهای خاکی حدود 60 میلیون سال سابقة زندگی روی کرة زمین دارند و در تکمیل چرخة مواد و دفع ضایعات از محیط زیست نقش اساسی ایفا میکنند. اکنون تبدیل کودهای دامی و ضایعات گیاهی به کودهای تمیز و فاقد آلودگی از طریق بهکارگیری این کرمها به صورت مصنوعی توسط بخش خصوصی و علاقهمندان آغاز شده است که باید برای رهایی از آسیبهای کودهای شیمیایی، از این تولیدکنندگان که طبیعت را به کارگاههایشان آوردهاند، حمایت کرد. وزارت جهاد کشاورزی به دلیل متولی بودن بخش کشاورزی میتواند در این روند نقشی اساسی داشته باشد و با ایجاد کلاسهای آموزشی و فعالیتهای ترویجی، حیات دوباره را به زمینهای کشاورزی برگرداند و خدماتی ارزنده را در راستای سلامت جامعه ارائه دهد.