به خاطر داریم که سالها مشکلات عدیدهای برای شالیکاران وجود داشته است که از جمله میتوان به ضعف مکانیزاسیون کاشت، داشت و برداشت شالی اشاره کرد.
مسئله کاشت با کاربرد نشاکارهای وارداتی تا حدودی تقویت شد، ولی مشکل بازسازی اراضی شالیکاری پس از گذشت 20 سال همچنان باقی است. تعداد حدود 300 دستگاه تراکتور شالی نیز بر اساس توجیه وزن تراکتور که بنا بر تشخیص و اعلام مرکز توسعه مکانیزاسیون، 1800 کیلو تعیین شد، ولی شاهد بودهایم که این شاخص نیز با ارسال نامههای طلایی به گمرک ایران شکسته شد و تراکتورهای 2400 کیلویی نیز تحت عنوان «مناسب برای شالی» ترخیص شدند، ولی بهطورکلی به سبب عدم نظارت بر کاربرد آنها، به جای مزارع شالیکاری، مورد استفاده در زراعتها و باغها قرار گرفتند!
اما کمباینهای شالی نیز سناریوی جداگانهای را به خود اختصاص دادهاند. رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون از یک طرف در مراسم افتتاحیه خط تولید کمباین شالی در اراک، با شور و هیجان فوقالعادهای از متخصصان، کارگران و مدیران کمباینسازی اراک قدردانی کرد و آمادگی این مرکز را برای حمایت تمام و کمال از این خط تولید اعلام کرد و سپس روبان افتتاح خط تولید را با قیچی برید؛ اما چند هفته بعد باخبر شدیم که به موازات راهاندازی خط تولید کمباین شالی به تعداد 2 تا 3 دستگاه در روز، تعداد حدود 3000 دستگاه کمباین شالی با ارز 4200 تومانی از کشور چین خریداری و وجه آن نیز نقداً در همان کشور توسط چند نفر شخص خاص پرداخت شد.
متعاقب این ماجرا، کمباینسازی اراک شگفتزده به این مرکز اعتراض کرد و نامهپراکنیها توسط رئیس این مرکز به وزارت صمت و بانک مرکزی برای تخصیص ارز و سفارش تعداد بیش از نیاز سالانه شروع شد و متقابلاً نیز کمباینسازی اراک برای حفظ خط تولید خود، به اعتراضهای خود ادامه داد تا کار به اطلاعرسانیها و شرح واقعیتها به صدا و سیما کشانده شد و دکتر عباسی با مصاحبههای خود با خبرگزاریها، مطالبی را عنوان کرد که با سخنرانی وی در هنگام افتتاح خط تولید کمباین شالی در اراک کاملاً متناقض بود!
در تماس با انجمن برنج، مهندس علیزاده رئیس هیاتمدیره و مدیرعامل این انجمن، به موضوعاتی اشاره کرده است که به خواندنش درباره برنج میارزد:
وی تعرفه واردات برنج را در سالهای قبل 40 درصد، سپس 20 درصد، متعاقباً 16 درصد، 10 درصد و در نهایت 4 درصد عنوان کرد که ارزهای 4200 تومانی خرج این واردات میشد.
از طرفی آمارهای فائو نشان میدهد که هر سال درصد برنجهای صادراتی کمتر شده است که این عوامل باعث میشود تا مقدار برنجهای وارداتی افزایش یابد و از طرف دیگر، در کشورمان رسم بر این است که شالیکار در همان روزهای نخست، برنج خود را میفروشد و دلالها به صورت کلان از این خریدها سود میبرند و جای سازمانهای نظارتی در این زنجیره، خالی است.
جای شکرش باقی است که پس از چانهزنیهای فراوان، مقدار مصرف سرانه برنج از 46 کیلو به 36 کیلو کاهش یافت که این کاهش، نقطه امیدی برای کاهش مقدار واردات برنج است.
نکته جالبتوجه اینست که امروز قیمت هرکیلو برنج در استانهای شمالی کشور، حدود 20 هزار تومان است و در شهرهای بزرگ با کیفیت مشکوک، مبلغ حدود 30 هزار تومان به فروش میرسد که تکنولوژی لولهبخاری و ریختن برنجهای درجه 3 در وسط کیسههای درجه یک توسط دلالهای سوداگر، از رهگذر این افزایش قیمتها، سود کلانی را نصیبشان میکند.
مرداد99-سال41-شماره488-ص14