99-5-6
از ده سال پيش تاكنون، فراز و نشيبهاي بسياري در حوزه مكانيزاسيون كشاورزي اتفاق افتاده كه روند آن مجموعاً در خلاف مسير اعتمادسازي در بخش بوده است. در زير، فهرستوار به آنها اشاره ميكنيم:
1ـ فرسودهها
نيمي از تراكتورها و كمباينهاي موجود در مزارع كشور، عمري بيش از 13 سال و حتي 30 سال دارند كه ضايعات و مصرف بالاي گازوئيل، عدم سازواري با دنبالهبندها و سرانجام ريزش محصول را تا 30 درصد حين برداشت با كمباينهاي فرسوده
باعث ميشوند.
2ـ كشتوكار مرسوم
ادامه كشتوكار مرسوم، يعني عبور بيش از 7 بار تراكتور و ادوات كشاورزي در مزرعه براي كشت يك محصول كه فشردگي خاك، پر شدن خلل و فرج طبقات خاك، جلوگيري از نفوذ اكسيژن در خاك و نابودي و ضعف ميكروارگانيسمهاي خاك را در پي خواهد داشت.
با آتش زدن باقيمانده محصول قبلي در مزرعه در هر هكتار 250 ليتر گازوئيل مصرف ميشود كه در سطح 14 ميليون هكتار اراضي كشور، اين رقم به 2 تا 3 ميليارد ليتر
در سال ميرسد.
3ـ كشاورزان معيشتي
درصد قابلتوجهي از كشاورزان يعني حدود 90 درصد از 2/4 ميليون خانوار كه حدود 30 درصد از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند، در حدود ميانگين در واحد سطح توليد ميكنند كه مثلاً اگر كمتر از 6/2 تن در هكتار گندم توليد كنند، در نقطه سربهسر توليد براي يك مزرعهدار قرار دارد.
در اين صورت، اين جمعيت انبوه از كشاورزان كه از دريافت مشاورههاي ترويجي نيز به دورند، در واقع عوامل ارزشمند توليد را به هدر ميدهند و اكثراً زحمات خود و خانواده را نيز جزء هزينههاي توليد
به حساب نميآورند.
4ـ گاوآهنهاي مخرب
زير و رو كردن خاك سطحي با انواع گاوآهنها به ميزان سالانه 30 تن در هكتار معادل 40 ميليارد تن خاك است که سالانه با بهرهگيري از نيروي عظيم سوختهاي فسيلي انجام میشود و در نتيجه افزايش تبخير سطح رويي خاك مزارع در پي دارد.
5ـ مصرف بيرويه كودهاي شيميايي
مصرف بيرويه كودهاي شيميايي، بدون سنجش ميزان واقعي نياز، سالانه هزينههاي مضاعفي را به كشاورزان تحميل ميكند. در خاكهاي قليايي و آبهاي بيكربناته و مواد آلي ضعيف، آهن، روي، كلسيم و ساير ريزمغذيها از ريشه به ساقه و برگها جذب نميشوند و انتقال نمييابند؛ ضمن آنكه در محصولات غدهاي ريشهاي همچون سيبزميني، چغندرقند، پياز، هويج، كلم قمري و… كودهاي شيميايي و سموم در اطراف ريشه گياه انباشته ميشوند. با اين حال، هر كيلوگرم كود شيميايي بايد
11 كيلوگرم محصول توليد كند كه معمولاً چنين اتفاقي نميافتد.
6 ـ سموم بياثر
مصرف بيرويه سموم از انواع تقلبي و غيرتقلبي با سمپاشهاي غيراستاندارد و بدون دريافت مشاوره از اهل فن، سالانه هزينههاي مضاعفي را به سبب مصرف بيش از حد، تأثير منفي يا اندك و بالاخره هجوم آفات مختلف به دليل مقاوم شدن آنها در برابر سموم شيميايي يا مبارزه غيركارشناسي روي دست كشاورز ميگذارد و باقيمانده سموم در محصولات نيز مزيد بر علت ميشود.
7ـ آبياري مرسوم
استفاده از آبياري غرقابي، ضايعات آب را به حداكثر ميرساند، تا جايي كه در هر هكتار، گاهي بيش از 15 هزار مترمكعب آب مصرف ميشود كه به ازاي هر مترمكعب آب فقط 500 گرم گندم، 120 گرم برنج و 500 گرم شكر توليد ميگردد. در حالي كه در برخي كشورهاي در حال توسعه، اين ميزان
4 برابر است.
خاطرنشان ميسازد كه مصرف سرانه آب شيرين در جهان يك درصد و در ايران
35/0 درصد است، يعني هر ايراني سالانه به 700 مترمكعب آب دسترسي دارد كه تأمين هر مترمكعب آن 300 تومان هزينه دارد. البته آبهاي اصطلاحاً معدني شيرين در بازار، هر ليتر يكهزار تومان قيمت دارد (تا تعريف معدني بودن اين آبها چه باشد؟!).
اگر ميخواهيم نگرانيها را نسبت به بحران آب كاهش دهيم، بايد قطرات آب را از هماكنون بشماريم و با فناوري نوين در كنار ريشه گياه قرار دهيم
8ـ مشكلات آبياريهاي تحت فشار
روشهاي آبياري تحت فشار نيز گاهي با كاهش راندمان مواجه ميشود، آنهم زماني كه زمين زراعي تسطيح نشده باشد كه باعث انباشته شدن آب در يك نقطه مزرعه و گرسنگي قسمت ديگر مزرعه با ارتفاع بيشتر ميشود. در همين حال، با توجه به بحران كمبود آب در آينده نزديك، به نظر ميرسد كه آبياري باراني نيز با مقادير قابلتوجهي تبخير مواجه باشد كه اگر بخواهيم آب در اختيارمان را قطرهشماري كنيم، به يقين با كسري موازنه روبهرو خواهيم شد.
9 ـ آبياري تحت فشار به همراه مكانيزاسيون
تجربيات و تحقيقات بهعمل آمده در سطح بينالمللي و كشور خودمان نشان ميدهند كه مزارع مكانيزه، بهويژه مزارعي كه از روشهاي حفاظتي بهرهگيري ميكنند و با سامانههاي آبياري تحت فشار آبياري ميشوند، بالاترين سطح بهرهوري را به خود اختصاص دادهاند.
10ـ نقش ناظران
مشاوران، ناظران، مروجان يا هر اسم ديگري كه ميخواهيم روي آنها بگذاريم، تا به امروز نقش چنداني در توسعه كشاورزي نداشتهاند، با اين حال، ضمن آنكه ميتوانند رابط بين حوزههاي تحقيقاتي و آموزشي با مزرعهداران باشند، توصيه ميكند بر عملكرد تراكتورچيها نيز نظارت كنند؛ با اينكه نه فهرستي از آنها در وزارت جهاد كشاورزي موجود است و نه درباره عملكرد آنان تحقيقاتي شده است. با اين حال، امروزه بيش از 70 درصد تراكتورهاي توزيعشده در سالهاي گذشته در اختيارشان قرار دارد.
همين ناظران كه قاعدتاً بايد از معتمدان بخش باشند، ميتوانند بر واحدهاي خدمات مكانيزاسيون متشكل از مهندسان رشتههاي مختلف با پشتوانه تبحر و تجربه نوين و همچنين فروشندگان ماشينها وادوات كشاورزي نظارت كنند و زمينههاي تحليل روند توسعه كشاورزي را براي محققان بخش دولتي فراهم آورند.