98-7-11
در اواخر مردادماه سال جاري، سيبزميني کاران ايران عضو کانون توليدکنندگان سيبزميني بذري ايران، در نمايشگاه خاورميانه سيبزميني در شهر قونيه ترکيه حضور يافتند و با همتاهاي ترکيهاي و ساير کشورها به بحث و تبادل نظر پرداختند.
از ديدگاه ژئوتکنيک خاکها به دو دسته تقسيم ميشوند اما از ديدگاه علم خاکشناسي خاکها به سه دسته[نيازمند منبع درشت بافت شامل خاکهاي شني و متوسط بافت شامل سيلت و ماسه و ريزبافت شامل خاکهاي رسي طبقهبندي ميشوند.
خاکهاي درشتبافت داراي حجم منافذ بيشتري نسبت به خاکهاي ريزبافت هستند ولي ظرفيت نگهداري آب در آنها به سبب بزرگي قطر خلل و فرج کمتر است. در خاکهاي رسي حجم خلل و فرج کمتر از خاکهاي ماسهاي و شني است ولي ظرفيت نگهداري آب در آنها بيشتر است. خاکهاي ماسهاي نفوذپذيري بيشتري نسبت به خاکهاي رسي دارند و آب خود را به راحتي از دست ميدهند و توانايي ذخيرهسازي رطوبت در آنها کمتر از خاکهاي ريز بافت است.
نيمرخ خاکها معمولاً از 3 افق A,B،C تشکيل شدهاست.
- افق A: که به نام خاک بالايي ناميده ميشود، فوقاتيترين منطقه خاک است و اين همان افقي است که رشد و نمو گياهان در آن نفوذ ميکنند. اين افق از مواد خاکي نرم (رس) که غني از مواد آلي و موجودات زنده ميکروسکوپي است تشکيل يافتهاست که وجود اين مواد آلي باعث رنگ خاکستري تا سياه اين افق ميگردد. البته اين زمين بيشتر براي کشاورزي مناسب ميباشند. اکسيدهاي آهن و همچنين بعضي از مواد محلول ممکن است از اين منطقه به افق B برده شوند و در آنجا رسوب کنند.
- افق B: قشر بين افق A و C را يک قشر ديگر تشکيل ميدهد که به نام افق B يا خاک مياني ناميده ميگردد. در اين افق عمل تخريب و تجزيه به مراتب بيشتر از افق C پيشرفت و اثر کردهاست و از کانيهاي سنگ مادر فقط آن دسته ديده ميشوند؛ که بسيار مقاومند (مثل کوارتز) ولي ساير کانيها به شدت تجزيه شدهاند. اين افق معمولاً از مواد رسي، ماسه و شنهاي ريز و درشت و گاه مقادير کمي بقاياي نباتي تشکيل شدهاست. در اين افق علاوه بر مواد رسي، در آب و هواي مرطوب، اکسيدهاي آهن و همچنين مواد محلولتر که به وسيلهٔ آبهاي نفوذي از افق A به آنجا آورده شدهاند ديده ميشوند.
- افق C: که به آن خاک زيرين نيز گفته ميشود، افقي است که مواد سنگي به ميزان خيلي کم تخريب و تجزيه شدهاند و در نتيجه سنگهاي اوليه زياد تغيير نکرده بلکه به صورت قطعات خرد شده ميباشند. زير اين منطقه سنگهاي تخريب نشده يعني سنگ اوليه قرار دارد که هيچگونه تخريب يا تجزيهاي در آن صورت نگرفته است
خاکها مخلوطي از مواد معدني (%8C) و آلي هستند که از تخريب سنگها در نتيجهٔ هوازدگي به وجود ميآيند که البته نوع و ترکيب خاکها در مناطق مختلف بر حسب شرايط ناحيه فرق ميکند. مقدار آبي که خاکها ميتوانند بخود جذب کنند، از نظر کشاورزي و همچنين در کارهاي خانهسازي٬ راهسازي و ساختماني داراي اهميت بسياري است که اين مقدار در درجهٔ اول بستگي به اندازهٔ دانههاي خاک دارد.
هرچه دانهٔ خاک ريزتر باشد، آب بيشتري را به خود جذب ميکند که اين خصوصيت براي کارهاي ساختمانسازي مناسب نيست. بهطور کلي خاک خوب و حد واسط از دانههاي ريز و درشت تشکيل يافتهاست. تشکيل خاکها به گذشت زمان، مقاومت سنگ اوليه يا سنگ مادر، آب و هوا، فعاليت موجودات زنده و بالاخره توپوگرافي ناحيهاي که خاک در آن تشکيل ميشود بستگي دارد.
از ديدگاه ژئوتکنيک خاکها به دو دسته درشتدانه و ريزدانه تقسيم ميشوند اما از ديدگاه علم خاکشناسي خاکها به سه دسته[نيازمند منبع درشت بافت شامل خاکهاي شني و متوسط بافت شامل سيلت و ماسه و ريزبافت شامل خاکهاي رسي طبقهبندي ميشوند.
خاکهاي درشتبافت داراي حجم منافذ بيشتري نسبت به خاکهاي ريزبافت هستند ولي ظرفيت نگهداري آب در آنها به سبب بزرگي قطر خلل و فرج کمتر است. در خاکهاي رسي حجم خلل و فرج کمتر از خاکهاي ماسهاي و شني است ولي ظرفيت نگهداري آب در آنها بيشتر است. خاکهاي ماسهاي نفوذپذيري بيشتري نسبت به خاکهاي رسي دارند و آب خود را به راحتي از دست ميدهند و توانايي ذخيرهسازي رطوبت در آنها کمتر از خاکهاي ريز بافت است.
حاصلخيزي خاک به معناي توانايي خاک در رشد پايدار محصولات کشاورزي است. خاک حاصلخيز داراي ويژگيهاي زير است:
- توانايي فراهمکردن مواد مغذي مورد نياز گياه و مقدار کافي آب متناسب با رشد گياه و بازتوليد آن
- نبود مواد سمي که باعث اختلال در رشد گياه ميشود.
ويژگيهاي زير نيز اغلب با حاصلخيزي خاک مرتبط هستند:
- عمق کافي خاک براي رشد مناسب ريشه گياه و نگهداري آب
- زهکشي دروني مناسب که اجازه نگهداري کافي آب به منظور رشد بهينه گياه را ميدهد (گرچه برخي گياهان مانند برنج در خاک غرقابي دوام ميآورند)
- وجود ماده آلي کافي در سطح بالاي خاک براي حفظ ساختمان خاک و نگهداري رطوبت آن در سطح مناسب
- پياچ خاک در بازه 5٫5 تا 7٫0 که براي بيشتر گياهان مناسب بوده اما برخي ديگر از گياهان خاکهاي اسيديتر يا قلياييتر را ترجيح داده يا تحمل ميکنند.
- غلظت مناسب و کافي مواد مغذي ضروري گياه
- وجود ميکروارگانيسمهاي کافي براي رشد گياه
در زمينهاي مورد استفاده براي کشاورزي و ديگر فعاليتهاي انساني، نگهداري حاصلخيزي خاک، نيازمند اقدامات حفاظت خاک است؛ زيرا فرسايش خاک و ديگر شکلهاي تخريب خاک عموماً ناشي از کاهش کيفيت يکي از ويژگيهايي است که در بالا به آنها اشاره شدهاست.
استانداردها در برداشت سيبزميني
1- غدد سيبزميني بعد از مرگ کامل گياه که با قهوهاي شدن شاخ و برگ نمايان ميشود وارد فاز پوستگيري کامل ميشود.
2- در اين مرحله آبياري کامل متوقف ميگردد.
3- براي سيبهاي خوراکي 2 هفته بعد از مرگ گياه برداشت انجام ميگردد.
4- سيبهاي مخصوص بذر بعد از 3-4 هفته بعد از مرگ گياه برداشت ميگردند.
5- در زمان برداشت در خاکهاي سبک و شني نياز به رطوبت سطحي خاک نميباشد و کمباين ميتواند بهراحتي عمليات برداشت را انجام دهد.
6- در زمينهاي نيم سنگين و سنگين، رطوبت سطحي براي جلوگيري از کلوخ خاک الزامي است.
7- سرعت حرکت نوار نقاله کمباين نبايستي بيش از نيم متر در ثانيه باشد.
8- بعد از برداشت توسط کمباين، سيبها بهصورت فله به محل انبار حمل ميگردند.
9- در محل انبار ابتدا سيبها وارد دستگاه هاپر شده، خاکگيري اوليه و جداسازي بذر مادري و سيبهاي آسيب و زير سايز 28 ميليمتر جداسازي و سپس سيبها جهت طي مراحل خشک شدن وارد باکس چوبي يک تني تا 1800 کيلوگرمي ميشوند.