99-4-8
چندی پیش، گزارشی از شبکه خبر پخش شد که عدهای سعی داشتند، بدون منطق محکمهپسند، مُهر باطل بر هر نوع واردات انواع بذرهای سیبزمینی بزنند و علت آن را نیز وارد آمدن لطمه به تولید داخل بذر بیان کنند.
خبرنگار سعی داشت که آب و تاب زیادی به این بحث و گزارش بدهد، بدون آنکه اشاره کند که این واردات به کدام تولید داخلی لطمه وارد میسازد؟
در ادامه این بحث، مشخص شد که منظور از تولید داخلی، “مینیتیوبر”هاست که حداکثر میتوان مدت دو سال روی کاشت آنها حساب باز کرد، به شرطی که کیفیّتها توسط مؤسسه تحقیقات مربوطه با پشتوانه آزمون عوامل لازم، مورد تأیید قرار گرفته باشد.
به واردکنندهها و برخی سوداگران در این حوزه هشدار میدهد که هر نوع اخلال و سودجوئی در این چرخه رصد میشود و در کنار خدمتگذاران خوشفکر این حوزه، نام آنها هم بهعنوان مخرّب معرفی خواهد شد
در پایان این بحث، یکی از کارشناسان در ارتباط با برنامه چنین مطرح کرد که، ما سالانه برای تولید 5 میلیون تن سیبزمینی، به حدود 500 هزار تن بذر سیبزمینی نیاز داریم که واردات فعلی حداکثر دو درصد این نیاز است که با تکثیر این بذرها میتوان تا حدود 7 سال از بذرهای نسلهای بعدی نیز بهرهگیری کرد.
در تحقیقات بعدی توسط مجله کشاورز نکات زیر شفافسازی شد که میتواند فهرستوار مورد ارزیابی اهل فن قرار گیرد:
1- نیاز سالانه سیبزمینی در کشورمان حدود 5 میلیون تن است که در حال حاضر از هر هکتار میانگین حدود 35 تن برداشت میشود، ولی برخی رکوردها تا 100 تن در هکتار را نیز ثبت کردهاند.
2- امروز هر کیلو سیبزمینی 5-4 هزار تومان توسط سیبزمینیکاران به فروش میرسد که برای حفظ توجیه اقتصادی تولید، هزینه خرید بذر برای هر هکتار 50 تا 150 میلیون تومان هزینه برمیدارد که در حال حاضر در بیشتر مزارع از “مینیتیوبر” استفاده میکنند که سیبزمینیکاران جملگی از نظر علمی و تخصصی و کیفیّتهای واقعی ژنتیکی این بذرها اطلاعات کافی ندارند، مگر آنکه آن را بکارند و به حداقل تولید در واحد سطح رضایت دهند. ولی اگر آموزش و ترویج از لاک خمودگی خود خارج و انگیزهسازتر شوند، مانند هر محصول دیگر، میتوان بهرهوری و کیفیّتها در مزارع افزایش داد.
نکته قابل تعمق اینکه اگر بخش دولتی توفیقی نباید که سالانه مبلغ معادل دو میلیون دلار ارز 4200 تومانی برای واردات بذر سیبزمینی تخصیص دهد، قیمت تمام شده سیبزمینی از مبلغ فعلی به 15 هزار تومان سر مزرعه و چند برابر در بازار مصرف میرسد که در نتیجه فاصلهاش با قدرت خرید مصرف کننده فاصله بیشتری پیدا میکند که این فاجعه میتواند در واقع پنج لطمه به اقتصاد کشاورزی وارد سازد
الف) سطح زیرکشت سیبزمینی کاهش مییابد.
ب) افزایش قیمت تمام شده، غذاهای سیبزمینیدار را از سر سفرهها کاهش میدهد.
ج) ظرفیت کارخانهها را برای فرآوری پایین میآورد.
د) سهم صادرات چندصد میلیون دلاری را با مشتریانش را در نزد سیبزمینیکاران و کارخانههای فراوری کاهش میدهد.
ه) معادله جایگزینی سیبزمینی به جای برنج را تحت تأثیر قرار میدهد و در آینده بر واردات برنج میافزاید.
3- بذرهای وارداتی توسط چند واحد بخش خصوصی و یک شرکت وابسته به کانون سیبزمینیکاران از اروپا، اکثراً هلند، وارد میشود و برای جلوگیری از افزایش قیمت بذر، دولت ارز 4200 تومانی برای کلیه وارد کنندهها قائل شده است.
طبق اطلاعات دریافتی چند شرکت بخش خصوصی موفق به واردات انواع بذرها شدهاند که تنوع و نوآوری در آنها وجود دارد.
شرکت وابسته به کانون سیبزمینیکاران پیشپرداختهایی از سیبزمینیکاران، به دلایل مختلف توفیق نیافته بود که به موقع نسبت به واردات آن توسط کامیون اقدام کند و ناگزیر شده آن را با کشتی در کانتینرهای سردخانهدار وارد کند که هر محموله حدود 50 روز در راه میماند.
کانون در پاسخ به انتظارات سیبزمینیکاران سفارشدهنده و پرداخت کننده مسأله ویروس کرونــــا و مشکلات FATF را از عــوامل این تاخیر اعلام کرده و در زمان تهیه این گزارش، اولین محموله در گمرک بندرعباس در حال بارگیری به شهر قم بود تا پس از نمونهبرداریها، نسبت به توزیع این بذرها اقدام شود.
با این حال در تماسی با چند شرکت هلندی و آلمانی، متوجه شدیم که یکی از شرکتهای وارد کننده ایرانی، به شرکتهای هلندی و آلمانی توصیه کرده است که باید به سایر واردکنندهها از جمله شرکت وابسته به کانون جواب مثبتتر و کارسازتری بدهند و برای واردات بذر سیبزمینی به ایران سرعت بخشند تا اعتبار خود را در بازار ایران را از دست ندهند که شرکتهای خارجی، موارد تاخیر را همان استدلالهای عنوان شده در صفحه قبل تائید کردند.
اگر به حلقههای از هم گسسته تولید و فرآوری سیبزمینی در زنجیره بزرگ آن بها ندهیم، نه تنها سیبزمینیکار از نفس میافتد، بلکه مصرف کننده، سرخورده از آینده این محصول راهبردی در غذای روزمره پس از نان و برنج میشود
4- برخی از سیبزمینیکاران و اهل فن از واردات برخی بذرهای قدیمی مانند اگریکو استقبال و برخی دیگر خواهان دریافت بذرهای جدیدتری میباشند، ضمن آنکه در اروپا نیز بذرها از نظر کیفیّت در سطوح مختلف درجه یک تا سه هستند و قیمتها نیز به همین ترتیب متفاوت میباشند. ضمناً باید مواظب بود که در واردات نیز توسط تخصیصدهندگان ارز 4200 تومانی نظارتهای دقیقی صورت گیرد تا سوءاستفادههایی نظیر سفارش بذر درجه یک ولی واردات درجه 2 تا 3 صورت نگیرد، که در گذشته برای سایر اقلام مواد غذائی، سموم، کودها و محصولات صنعتی نیز اتفاق افتاده و وارد کنندهها از این تفاوتها گاهی سودهای کلانی را به همراه خدای ناکرده تائید و امضاء کننده تخصیص ارز، نصیب خود نکنند!
5- در مزارع سیبزمینی اغلب میتواند، انواع آفات از جمله بیماریهای ویروسی از جمله انواع رایج آن “موزائیک” شیوع پیدا کند، که اگر در انتخاب بذر و آمادهسازی مناسب بستر آن و کاربرد ادوات با کیفیّت دقت نشود، احتمال شیوع این بیماریها افزایش مییابد.
6- در تماسهای انجام گرفته، اسامی مختلفی را دریافت کردیم که بهعنوان مدیران فلان تعاونی، اتحادیه، کانون شرکت وارد کننده به همراه ادعاهای دارا بودن اطلاعات فنی و حرفهای و گاهی نیز احتمالاً سوءاستفاده از فرصتها برای واردات یا جلوگیری از آنها ذکر شده که به خاطر تنشزدائی، از نام بردن آنها خودداری میکنیم، ولی این واقعیت را نیز نمیتوان کتمان کرد که اگر توفیق نیابیم، به کشت و کار اقتصادی سیبزمینی و افزایش ضریب اطمینان تولید آن همت نکنیم و یا بخواهیم قیمت بذرهای وارداتی یا تولید “مینیتیوبر” را آن گونه که با واقعیتها وفق دارند نظارت ننماییم، به احتمال زیاد، مقدار تولید سیبزمینی که میتواند جزء اقلام وارداتی پرسود برای اقتصاد کشاورزی، محسوب شود، کاهش مییابد، زیرا هر نوع هزینه سربار میتواند سیبزمینیکار را بخاطر عدم راهبردهای پایدار از ادامه کار بازدارد.
از طرفی کارخانههای فراوری سیبزمینی از یکسو و مصرفکنندهها از سوی دیگر، امروز نیاز به تنوع و ذائقه رو به رشد دارند تا به تدریج آن را هر چه بیشتر در غذاهای روزمره خود مورد استفاده قرار دهند.
در همین حال کارخانههای فراوری سیبزمینی که در فصول مختلف، سفارش خرید محمولههای بزرگ سیبزمینی را در اختیار دارند، انتظار داریم که برای حمایت از سیبزمینیکاران، از عرضه سیبزمینی به بازار با هدف دامپینگ جداً خودداری کنند.
سیبزمینی تازهخوری گلستان در مزارع زمین گیر شدند
در گزارشی که نیمههای خرداد ماه 1399 در شبکه خبر ملاحظه کردیم، کشاورزانی در حال برداشت سیبزمینی محصول خود بودند که آنها را به قیمت هر کیلو 600 تا 2000 تومان میخریدند، در حالی که آنها با عجز و لابه قسم میخوردند که برای هر هکتار کشت سیبزمینی فقط 20 میلیون تومان بذر مصرف کردهاند.
آنها همچنین عدم هماهنگی حمل سیبزمینیها پس از برداشت را نیز از جمله مشکلات کشت و کار خود ذکر میکردند که نگرانی آنها را مضاعف کرده بود.
جالب توجه اینکه مسئولان استان در مصاحبه با خبرنگاران با افتخار مساحت شش هزار و پانصد هکتار اراضی استان را در سال 1397 و 1398 با افزایش دوبرابری نسبت به سال قبل عنوان میکردند و محصول سیبزمینی استان را تا 95 درصد ویژه، تازهخوری معرفی کردند.
اما این که چرا سیب زمینیهای کاشته شده در استان گلستان با حداقل قیمت و با ضرر و زیان به فروش رسیدهاند، علت را میتوان به احتمال زیاد در بذرهای ناشناخته بیکیفیت ناسازگار با بازار فروش جستجو کرد. توصیه میکند به جای آماردهی افزایش چشمگیر سطح زیر کشت سیبزمینی در این استان، نظارتهایی مستمری توسط کارشناسان سازمان کشاورزی استان در مورد کیفیت بذرهای فروخته شده برای کاشت به عمل آید تا سیبزمینیهای مصرفی سال قبلی به جای بذر که تعریف ویژه خود را دارد، در اختیار کشاورزان قرار نگیرد که سیبزمینی با پوست نازک که بازارپسند نیستند، کاشته شوند، هر چند که طبق روال، در سال آینده، کشت این محصول به خاطر لطمه امسال، به شدت کاهش میباید.