عوامل متعدد و مختلفی بر پذیرش کشت حفاظتی نسبت به کشتهای متعارف تأثیرگذار است که در قالب یک مقاله نمیگنجد؛ لذا سعی شده است برخی مسائل و عوامل به صورت مجموعه و سلسلهوار در گزارشهای متعدد ذکر شوند.
یکی از مهمترین رویههای موجود در این حوزه، دانش مرتبط با کشت حفاظتی است که از طریق برخی مسیرهای ارتباطی و اطلاعاتی ممکن میشود. مطالعات مربوط به نوآوری، پذیرش و انتشار به عنوان عناصر کلیدی مطرح میشوند. منابع اطلاعاتی کشت حفاظتی که به صورت مثبت بر پذیرش کشاورزی حفاظتی و رویههای مربوطه تأثیرگذارند، در دیدار با کشاورزان، رسانهها، ملاقاتها و موارد مشابه کسب میشوند. کسب اطلاعات اگر به صورت پراکنده، غیردقیق، نامناسب و نادرست باشد، کارساز نخواهد بود. مطالعات نشان داده است که هر چه دانش مربوط به این حوزه بیشتر باشد، پذیرش آن نیز بهتر خواهد بود.
عوامل فنی و بیوفیزیکی از دیگر عوامل تأثیرگذار است. در شرایط فنی، مشخصات و دسترسی به فناوریهای کشت حفاظتی، عوامل اصلی در پذیرش و انتخاب این نوع کشت به حساب میآیند. البته نکتهای که باید در نظر قرار گیرد، این است که صرف اطلاع داشتن از ماشینآلات، علاقه و تمایل ایجاد نمیکند، بلکه انتخابکنندگان باید اعتقاد داشته باشند که فناوری روز در این خصوص پاسخگوست. عوامل فنی با عوامل بیوفیزیکی تعامل دارند و نوع خاک، توپوگرافی زمین، بارانی بودن و … میتواند مشوق، تسهیلکننده یا در جهت رد پذیرش کشت کار کند.
برخی مطالعات نشان داده است که عملیات مزرعهای در مناطقی که فرسایش خاک وجود دارد، گرایش شدید به استفاده از رویههای کشت حفاظتی دارد.
نکته دیگری که در انتخاب این نوع کشت مؤثر است، شرایط روانی جامعهای است که این نوع کشت در آن پذیرفته میشود. شرایط فردی به تنهایی پاسخگو نیست؛ زیرا تصمیم کشاورز، ارزیابی سود شخصی این اقدام و منافع حاصله از آن در جامعه است و تولیدکنندگان اغلب مورد اخیر را به عنوان عامل مثبت تلقی میکنند.
کشاورزان صرفاً جهت بالا بردن کیفیت خاک، علاقهای از خود نشان نمیدهند؛ مگر آنکه نتیجه آن واقعاً جدی باشد؛ علاوه بر این انگیزهها، اقدام جمعی نیز ممکن است برای اجرای کشت حفاظتی مؤثر باشد همکاری تعاونی بر بسیاری از فعالیتها در سیستمهای کشاورزی روستایی حاکم است؛ اگر چه مباحث بر منابع صحیح و مشترک تمرکز دارد، حتی مزارع مشترک نیز میتوانند از تجربیات و روشهای مؤثر تعاونیها در به کارگیری تجربیات کشت حفاظتی استفاده کنند.
برخی شرایط کشت حفاظتی، همکاری جمعی را میطلبد و انتشار دانش مربوط به این نوع کشت، شامل انتشار اطلاعات کنترل آفات و خرید بسیاری از ورودیها به مزرعه، نیازمند همکاری جمعی تعاونی است. اگر کشاورزی حفاظتی نیازمند اقدام جمعی با سطح بالایی از سازماندهی اجتماعی است، اقدام برای تسری آن نیز نیازمند سرمایهگذاری اجتماعی است. نقش سرمایه اجتماعی در گسترش و پیشبرد عمل تعاونی به فناوریهای جدید حفظ نیاز دارد که تمایلی در حال رشد است.
در این شرایط، سرمایه اجتماعی مربوط به ارتباطات بین افراد در جامعه و روابط، به منزله نوعی دارایی است. مطالعات متعدد نشان داده است که تأثیر سرمایه اجتماعی بر پذیرش فناوری در کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه، شایان توجه است.
مطالعات دیگری با برخی نتایج بعضاً متفاوت نیز وجود دارد، اما برآیند کلی آن در روند تصمیمسازی نشان داده است که عوامل متعددی در کارند.
آنچه به سرمایه اجتماعی در کشت حفاظتی تعبیر میشود، استفاده از مزایای ارتباطات جمعی و مقرراتی است که در نتیجه خرد جمعی حاصل میشود. نکته شایان ذکر آن است که اقدام جمعی به صورت خودکار برای توسعه فناوریهای مربوط به کشت حفاظتی عمل نمیکنند، بلکه تعداد تصمیمسازان نیز تأثیر بیشتری بر افراد دارند.
مهر99-سال41-شماره490-ص34